بلى
شما جنايات تمام خلفاى بنىاميه و بنىعباس و درباريان فاسد آنان را ناديده
مىگيريد و تنها به شادمانى موهوم يك نفر اشاره مىكنيد؟ (آواز سگان خم نكند رزق
گدا را)
شما
اگر اهل مطالعه مىبوديد مىفهميديد كه علماى اهل سنت چقدر از خواجه نصير طوسى
تجميد كردهاند.
(چهاردهم)
او به دروغ ابن ابى الحديد دانشمند محقق و تحليلگر معتزلى را كه همفكران خطيب لجوج
نظير او را در بين خود سراغ ندارند به خاطر حقايق گويى او بدون بيان و دليل تقبيح
مىكند و چنين است روش جاهلان عنود در مقابل اهل تحقيق و نيز از ابن علقمى به بدى
ياد مىكند و هيچ گونه دليلى براى بدگويى خود اقامه نمىكند. (ص 57- 58).
آيا
شيعه و سنى در اصول دين با هم مخالفند؟
خطيب
در ص 59 و صفحات بعد به دروغ و تزوير كوشش مىكند كه مردم ساده و كم عل مانند خود
را قانع كند كه شيعه و سنى در اصول دين با هم مخالفت دارند نه اين كه مخالفت بين
اين دو طايفه تنها در فروعات باشد.
ما
در اينجا براى توضيح حقيقت و رفع اشتباه جاهلان و مفسدان