انسان
نه حيوان شهوانى كه فرويد و پيروان او مىگويند و نه حيوان باركش و اسير ماشينهاى
توليد، كه ماركسزم مىپندارد و نه ميمونزاده كه داروين و پيروان او مىگويند و نه
چند كيلو گوشت و پوست و استخوان و رگ و پى، كه عموم ماتريالستها مىپندارند و نه
اينكه جسم و غرايز او بىارزش بوده و تنها وظيفه او تقويه روح او است و بس، كه
تصوف و پارهاى از هندوايزم به آن پاى بندند، بلكه به طور قطعى انسان، موجود
تكبعدى نيست و همه مسالك فوق و نظاير آنها خيالى و بىپايه است.
آنچه
كه از اسلام و عقل، مسلم است انسان تركيبى از جسم و روح است كه داراى ابعاد متعدد
مىباشد.
1-
بعد شناخت و پرستش خداوند جهان و علاقهمندى به او. (بعد روحى)
2-
بعد تحصيل علم و كمال و فضايل و دوستى با صاحبان آنها.
(بعد
روحى)
[1] - فطرت بخواص عمومى انسانها و
غريزه بخواص عمومى حيوانات و طبيعت بخواص عمومى اشياى مادى گفته مىشود.
اسم الکتاب : نقش اسلام در عصر حاضر المؤلف : محسنى، شيخ محمد آصف الجزء : 1 صفحة : 37