يعنى در واقع ما اسلام را در صورتى قبول داريم كه هيچ‌گونه ضررى به جان، به مال، به نژاد، به قوم، به منطقه ما نداشته باشد؛ متاسفانه ما مسلمان‌ها هميشه اسلام را در مرحله‌ى دوم قبول داريم.[1] وگرنه به بسيار سادگى از واجبات و محرمات آن صرف نظر مى‌كنيم.

حكومت‌هاى فاسد

در شرايط كنونى جماعاتى مسلمانان همه به تعصبات كور گرفتار هستند. امروز درحدود يك ميليارد و چند صد ميليون مسلمان در جهان وجود دارد؛ ولى از فهم كامل فرهنگ دينى فاصله‌ى زياد دارند و به دستورات اسلام عمل نمى‌كنند و لذا ما مسلمانان از تمدن دور مانده‌ايم. دولت‌ها هيچ نقشى در اصلاح حال ملت‌هاى مسلمان ندارند؛ بلكه بسيارى از دولت‌هاى‌ما، مانع از ترويج اسلام مى‌شوند، خود دولت‌ها فاسداند و مروج فسق و فجور در جامعه مى‌باشند. هرچند بى‌توجهى حكومت‌ها و عمل نكردن مردم به دستورات قرآن، به اسلام ضرر

[1] -[ حقيقت اين است كه ما نسبت به دين خود اخلاص مند نيستيم‌] قرآن مجيد از زبان" شيطان" چنين مى‌فرمايد:« قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» ابليس گفت: پروردگارا! به سبب آن كه مرا گمراه ساختى من هم در زمين بدى را برايشان مى‌آرايم و همه را گمراه مى‌سازم مگر بندگان مخلَص تو را از ميان آنان." حجر/ ايات 39، 40"