اسم الکتاب : معارف اسلامى (مهدى موعود و فضايل رمضان و شبهاى قدر) المؤلف : محسنى، شيخ محمد آصف الجزء : 1 صفحة : 148
به چشم عجب و تكبر نگاه به خلق
مكن
كه بندگان خدا ممكناند در
اوباش
گفت:
رفتم بسوى اين مرد" دلّاك" نزد او نشستم، گفتم: برادر در اينجا چه خبر
است؟ چند دقيقه جلوتر، اينجا همه پر از انسان بود؛ اما اكنون مىبينم اينجا از
حيوانات پر است! چگونه انسانها از اين مكان خارج شدند و چگونه حيوانات در اين
مكان مذهبى داخل شدند؟! بدتر از همه بعضى از اين حيوانات شكل مركب دارند، من
نمىدانم چرا اين چنين شد؟!. (اين مرد" دلاك" در واقع جاه رسيده و متدين
بوده است. او قبل از اينكه سر مردم را اصلاح كند، تفس خود را اصلاح كرده بوده و
فرقان داشته است. فرق نمىكند، دلاك باشد يا جارو كش بلديه، شاه باشد يا گدا،
هركسىكه خود را به كمال برساند و تقواى الهى را پيشهى خود سازد، فرقان پيدا
مىكند و به حقيقت انسانى خود مىرسد).
گفت:
وقتى اين حرفها را به مرد" دلاك" گفتم: طرف من نگاه كرد و لبخندى زد،
گفت: صورت خود را ديدهاى يا خير! گفتم نه، فوراً آينهى كه در كنارش بود به من
داد و گفت: به صورت خود نگاه كن. طرف آينه نگاه كردم ديدم كه واى! شكل من هم مثل
شكل حيوان شدهاست. من متوجه ديگران بودم؛ ولى متوجه خود نشده بودم. مرد"
دلاك" به من گفت: برو خود را اصلاح كن، به فكر ديگران نباش! شكل شما نيز
مانند
اسم الکتاب : معارف اسلامى (مهدى موعود و فضايل رمضان و شبهاى قدر) المؤلف : محسنى، شيخ محمد آصف الجزء : 1 صفحة : 148