اين مردم بودند كه آنها را مجبور كردند و شكست دادند. ما در كنار جنبش عمومى مردم، احزاب را بوجود آورديم و همين مردم بودند كه احزاب را تقويت مى‌كردند. اما جهاد اسلامى افغانستان از داخل مردم شكل گرفت. مردم مسلمان ما خود جوش قيام كردند و احزاب نيز در كنار اين درياى خروشان ملت، به فعاليت پرداختند. حرف من اينست كه اگر مسلمانان افغانستان به دين خود پايبند نمى‌بودند صدها هزار كشته نمى‌دانند. دين مسلمان‌ها يعنى همين عقايد و احكام فقهى شرع مقدس اسلام.

ما اميدواريم كه دولت و يا ديگران زور گويى نكنند. اگر هم زورگويى كنند ما منطق و استدلال داريم. ما تهديد نمى‌كنيم، ما زور گويى را هم بلد نيستيم و نه باكسى جنگ مى‌كنيم، باز هم استدلال داريم و با عقلانيت صحبت مى‌كنيم. ولى ممكن است مردم مجبور شوند به جاده‌ها بيايند و بطور مسالمت آميز راهپيمايى كنند.

مردم ما همه مسلمانند و ساكت نمى‌نشينند. تاكنون در چند مورد از من خواسته‌اند كه ما راهپيمايى مى‌كنيم ولى من ممانعت كرده ام. زيرا تا آنجا كه ممكن است بايد با عقلانيت صحبت شود. در شرايط كنونى، كشور ما نياز به آرامش دارد. ما منطق داريم و از راه هاى عقلايى صداى خود را بلند مى‌كنيم و منطقى استدلال خواهيم كرد. حالا من با توجه به وضعيت موجود صحبت مى‌كنم. ممكن است فردا اين مردم يك مرتبه خودجوش به جاده‌ها بيايند و راهپيمايى كنند و احتمال دارد