أقول
كل ذلك اخذت من نسخة بحار الانوار فى كامبيوتر، و لعل مثلها كثير.
خدا شناسى عقلى
1-
واجب الوجود، وجود مطلق مجرد از ماده و ماهيت است و ساير مجردات و عقول مفارق- بر
فرض وجود آنها- هرچند از ماده مجرد هستند، ولى داراى ماهيت هستند، آنها ممكن
الوجود هستند و براهين توحيد، وجوب وجود آن ها را باطل مىسازد. و هر معلول و
مخلوق محدوديت دارند كه براى آنها ماهيت ساز مىشود.[3]
نظريه
صاحب اسفار كه عقول مجرده مفارقه باقى به وجود واجب الوجود است، نه به ابقاى او يا
به ايجاد او؛ مجرد خيال پردازى اوست.
[1] - المصدر، ج 91/ 309، الباب
44، الاحراز المروية عن الصادق( ع).
[2] - المصدر، ج 83/ 264، الباب
45، الادعية والاذكار ...
[3] - سبزوارى در شرح منظومه به
پيروى از شيخ سهروردى مى گويد:« النفس و ما فوقها انيات صرفة، لا ماهية لها على
التحقيق ...» ولى اين قول پوچ است.
اسم الکتاب : رنگارنگ يا کشکول درويشي المؤلف : محسنى، شيخ محمد آصف الجزء : 1 صفحة : 9