بر مى گردد؛ ملك سعود در سال 1955 م" مباحث" را بنيان گذارى نمود، و در سال 1957 ميلادى دستور به جدا سازى وظايف اطلاعات خارجى از امنيت داخلى داد و سازمان" مصلحت الاستخبارات العامة" تأسيس شد. بدين ترتيب" مباحث" مسئول امنيت و چالش هاى داخلى شد و سازمان" مصلحت الاستخبارات العامة" كه چند سالى است به" رياست استخبارات" تغيير نام داده، به عنوان سازمان استخبارات خارجى شروع به فعاليت كرد.

اما همكارى مستمر و تنگاتنگ سرويس استخبارات(G l P) با سازمان سيا از مهمترين فعاليت هاى اين سازمان است. استخبارات، چشم امريكا در منطقه است. هر نقطه از منطقه كه امريكا به هر دليلى ياراى نفوذ در آن را ندارد، به اين سازمان سپرده مى شود؛ سعودى ها منطقه را خوب مى شناسند و راه هاى نفوذ را به خوبى مى دانند.

يكى از خصوصيات بارز استخبارات و اساسا نظام اطلاعاتى- امنيتى عربستان، صبر زياد است. استخبارات صبر مى كند و درست بر عكس سازان سيا كه سعى در حذف سريع جاسوس يا مظنون دارد، به مظنون فرصت زندگى مى دهد و از خلال اين فرصت تا جايى كه مى تواند اطلاعات از وى به دست مى آورد، حتى در مواردى مظنون را به جاسوس خود تبديل مى كند.

در همين حوادث سه سال اخير سوريه، يكى از پررنگترى نقش ها، بر گردن" شاهزاده بندر بن سلطان"- سفير اسبق عربستان در امريكا و رييس اسبق استخبارات- بود؛ وى هماهنگ كننده همه امور مربوط به اعزام گروهك هاى تروريستى به سوريه بود.

در باره يوسف الادريسى‌

بر خلاف" بندر بن سلطان" رييس سابق سازمان استخبارات و امنيت عربستان‌