اسم الکتاب : رنگارنگ يا کشکول درويشي المؤلف : محسنى، شيخ محمد آصف الجزء : 1 صفحة : 155
مىشود كه وضع بازار و تجارت چگونه بايد اداره
شود؟ و گاهى گفته مىشود كه وضع خارجى و واقعى بازار چگونه است؟ جواب سوال اول
مربوط به مذهب و روش اقتصاد است و جواب سوال دوم مربوط به علم اقتصاد، از اين جا
معلوم مىشود مذهب اقتصاد غير از علم اقتصاد است؛ زيرا وظيفه علم اقتصاد انكشاف
است و وظيفه مذهب اقتصاد درست كردن. اول از واقع (شدن) اسباب آن صحبت مىكند، و
دومى از نحوه چگونه بودن و سزاوار بودن آن بحث مىكند.
ما
وقتى مىگوييم اسلام اقتصاد دارد، نظر ما به مذهب اقتصاد است نه به علم اقتصاد تا
بر ما خورده گيرى شود كه در مصادر تشريعى اسلام مسائل علم اقتصاد به طورىكه در
دانشگاه ها تدريس مىشود هرگز ديده نمىشود. حالا كه اين موضوع قدرى معلوم شد،
مناسب است به طور مختصر از مذاهب اقتصاد صحبت كنيم كه چهار مذهب و يا روش و سيستم
دارد.
مذاهب اقتصاد
سرمايه
داريى غربى ملكيت شخصى را اصل اصيل و ركن مهم اقتصاد مىداند و به ملكيت عمومى
توجه مهمى ننموده، و اشتراكى و كمونيستى بر عكس آن تكيه بر ملكيت عمومىنموده و
ملكيت فرديرا رد مىكند و به ملكيت شخصى به جز در موارد ضرورت اهميتى قايل نيست؛
ولى اسلام محور اقتصاد را ملكيت مخلوط از شخصى و عمومى[1]
مىداند، از اينجاست كه مذهب اقتصاد اسلامى و مذهب اقتصاد سرمايه دارى غربى
كاپيتاليزم و مذهب اقتصاد كمونيست و مذهب سوسياليزم در ملكيت از هم امتياز پيدا
مىكند.
هم
چنين اين سه مذهب در كسب، هم فرق مىكند؛ سرمايه دارى
[1] - اسلام به ملكيت فقراء ملكيت
عمومى، ملكيت دولت، ملكيت خصوصى به علاوه ملكيت شخصى معتقد است.
اسم الکتاب : رنگارنگ يا کشکول درويشي المؤلف : محسنى، شيخ محمد آصف الجزء : 1 صفحة : 155