به تعليم آنها پرداخته مى‌شود، لذا ما درين كتاب از مسايل لوژستيكى و مهندسى و امثال آن بحثى به ميان نمى‌آوريم.

1- بعد نظامى جهاد:

جنگيدن هرچند موقوف بر اكثر ابعاد گذشته و بر شجاعت و توانايى جسمى و قدرت فيزيكى مى‌باشد، ولى عامل مهم آن اراده و تصميم قاطع مى‌باشد، وگرنه محبت به ذات و بقاى وجود در فطرت هربشر خوابيده است و تا اطمينان به سلامتى خود و نابودى دشمن پيدا نكنند، تمايل به جنگ پيدا نمى‌كند.

سئوال اينست كه چنين اراده و عزم راسخ را از چه عواملى در نفس خود و ديگران بوجود بياوريم؟ انسانها تاكنون در جنگ هاى خود تحت تاثير عوامل گوناگونى بوده‌اند كه مى‌توان امور زير را به عنوان قسمتى از آن عوامل ذكر نمود:

1- وطن‌دوستى‌

2- قوم‌دوستى‌

3- محبت زن و فرزند و اقارب‌

4- نفع شخصى (مادى و خيالى)

5- حزب‌گرايى‌

6- ايده‌آلوژى و مكتب‌هاى غير دينى‌

7- رقت قلبى‌

8- ترس از مافوق يا از متجاوز

9- ايمان به خدا و روز قيامت‌

هشت عامل اول هرچند كه تاكنون مؤثر بوده‌اند ولى در مسير تكاملى و ترقى آدمى در رشد عقلى بجز در مورد دفاع شخصى (در مورد بعضى از عوامل مذكور) قابل اعتماد نيست و در آينده نه چندان دور، روزى برسد كه انسان‌ها قانع شودند كه خاك و وطن و يا تحصيل نفع جزئى و امثال آن چيزى نيست كه جان شيرين خود را براى آنها از دست بدهند، زندگى آدمى تنها يك مرتبه است و او از اكثر مخلوقات اشرف است و نه بايد كه عناوين‌