زيرا نفوس، بيشتر مىشود و مواد
غذايى بيشتر لازم مىگردد. والله الهادى والعالم.
ابراهيم عليه السلام
«إِنَّ
إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنِيفاً ...؛ ثُمَّ أَوْحَيْنا
إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً ...» (النحل:
120- 123)؛ افراد إنسان- و ساير انواع عاقل مكلّفين- از نظر بدن و جسم و عرض و طول
تفاوتهايى دارند و اين تفاوت ها در افراد إنسان محدود است. ولى از نظر روح و صفات
روحى و إراده و عقل و دور انديشى تفاوتهاى وسيعى دارند و دوزخ و بهشت مراتب مختلف
و درجات بزرگترى دارند، غالباً ما و شما تجربهاى در اين مورد داريم.
غلام همت آنم كه زير چرخ كبود
زهر چه رنگ تعلّق بگيرد آزاد است.
يار با ماست چه حاجت كه زيادت طلبيم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس
نويسنده،
گاهى از صحبت يكزن پير فقير و گاهى از صحبت يكپسر جوان درس نخوانده و گاهى از
افراد بيسواد حرفهايى شنيده و كارهايى ديدهام كه از روح ضعيف و همّت پست خود كه
عمرش به درس ومطالعه گذشته! خجالت كشيده و در باطن خود احساس خفّت نموده است
«أستغفر الله ربى و اتوب اليه.» اين جمله كه به ابراهيم خليل الرّحمن گفته شده
بزرگترين مدال إفتخار آميزى است كه يك فرد يك أمّت باشد و شخصيت او به اندازه
شخصيت أمّتى باشد كه ممكن است هزاران فرد را شامل شود.
بزرگى
و كوچكى آن اين تفاوت را در بسيارى از زمانها ميسر مىسازد در همين آيه فوق او را
قانت- راهرو حق- حقگرا و شكرگزار نعمتهاى حق مىداند. او كه براى اولين بار توسط
مادرش از تنهايى هميشهاى در يك مخفىگاه در اوان كودكى نجات يافت و از «غار» به
فضا آمد و «ماه» و «ستاره» و «خورشيد» را ديد و از همه قطع علاقه كرد و فرمود:
«إنّى لا أحب الآفلين»؛ من اين موجودات مادّى را هرچند كه پر زرق و برق هستند، ولى
افول و غروب دارند دوست ندارم، و از پروردگارش هدايت خواست آيا اين برابر صدها
هزار روح كفّار و