العاده در اضرار او به من بده)
آنگاه ميدانى كه او شكر نعمت تو را نمى گذارد[1]
خداوند فرمود من تو را بر دنياى او مسلّط كردم. إبليس براى ايوب نه مالى گذاشت و
نه فرزندى و همه را نابود كرد ولى ايوب شكر خدا را مىكرد.
شيطان
دوباره به خدا عرض كرد ايوب مىداند اين نعمت ها را دوباره به او بر مىگردانى مرا
بر بدن او مسلّط كن تا بدانى (!!) كه او شكر تو را ادا نمىكند خداوند (عزّوجلّ)
فرمود: من تو را بر بدن او بجز چشمان و قلب و زبان و گوش او مسلّط كردم، شيطان زود
به زمين برگشت تا مبادا رحمت خدا ايوب را درك كند تا بين او و شيطان حايل گردد، و
در دو سوراخ بينى ايوب از آتش سموم دميد و بدن ايوب را در برگرفت.
به
هر حال تسلّط إبليس بر حضرت ايوب يك إستثنائى مىباشد. چنانچه تسخير جن براى حضرت
سليمان نيز امر إستثنايى بوده و چنين قدرت نمايى را به آنان نداده تا به مؤمنين
ضرر برسانند.
ولى
يك حكم كلى از اين حديث و از ساير آيات و روايات بحسب فكر ضعيف من، به دست نمىآيد
كه قدرت إبليس و ساير شياطين جنّ بطور دقيق تا كجا است و سبب تسلّط شيطان بر
إنسان- چه مؤمن و چه كافر تا چه اندازه است و كدام أعمال آدمى سبب مداخله بيشتر
شياطين در بدن و فكر إنسان مىگردد؟
چرا
بعضى از جنها گاه گاهى بر بعضى از إنسانها تسلّط بيشترى پيدا مىكند من در اين
مورد در كودكى بعضى از زنان جن زده را ديدهام و در بزرگى از افراد ثقه شنيدهام.
بلى تجربه حكم مىكند كه اين گونه تسلّط بر افراد محدود است.
آخرين
كلامى را كه در اين بحث ذكر مىكنم آيه 83 سوره مريم است: «أَ
لَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا
[1] - إبليس با آنكه با ملائكه در آسمانها خدا را
عبادت مىكرده هنوز معرفت او به علم ازلى و عام خدا ناقص بوده و اعتقاد داشته خدا
علم به اشياء قبل از وجود آنها نداشته ولى خود او ادعاى چنين علمى را نموده!! چه
غرور وتكبرى!!