responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين المؤلف : كاشانى، ملا فتح الله    الجزء : 1  صفحة : 411

ميشود خصوصا حج كه ادا و قضاى آن را در آن مراعات بايد كرد چه قضاى آن در غير وقت آن جايز نيست و مواقيت جمع ميقاتست مأخوذ از وقت و فرق ميان آن و مدت و زمان آنست كه مدت مطلق امتداد حركت فلكست از مبدء آن تا بمنتهاى آن و زمان مدت مقسومه است و وقت زمان مفروض از براى امرى حاصل كلام آنست كه حكمت در تغيير اهله دانستن اوقات عبادات و امور موقت است بخلاف حال شمس كه هميشه بر يك حال است و زيادت و نقصان در او نيست اصمعى گفته كه از شب اول هر ماه تا به هفتم هلال خوانند و تا چهاردهم و پانزدهم بدر و نزد بعضى ديگر شب اول و دوم را هلال گويند و باقيرا باين اسم نخوانند و تسميه آن بهلال بجهت آنست كه مأخوذ است از (استهل الصبى اذا صاح او بكى حين تولده و اهل القوم بالحج اذا رفعوا اصواتهم بالتلبية) و چون كه نزد ديدن آن برفع صوت آن را بيكديگر مينمايند از اين جهت باين اسم تسميه يافته مرويست كه در عهد جاهليت هر كس كه بحج يا به عمره احرام گرفتى بر او حرام بودى از در خانه در آمدن بلكه ببام خانه بر ميآمدند و بخانه داخل ميشدند و يا ديوار را سوراخ ميكردند و بيرون ميآمدند و اندرون ميرفتند و اگر از اهل بربودندى از پس خيمها بيرون آمدندى و داخل شدندى و باعتقاد خود اين عمل را از تماميت حج دانستندى و فاعل آن را نيكوكار و تارك آن را فاجر خواندندى و اين حكم همه عربرا شامل بود مگر اهل حمس را و ايشان چند قبيله بودند قريش و خزاعه و بنو عامر و ثقيف و كنانه و حشم و ايشان را بجهت صلابت در دين و آئين خود حمس ميگفتند چه آن مشتق از حماسة است بمعنى شجاعت اتفاقا روزى در ايام احرام حضرت رسالت صلّى اللَّه عليه و آله از درى بيرون آمد و متعاقب او رفاعه انصارى از آن در قدم بيرون نهاد مهاجر و انصار بيكبار او را فاجر گفتند و چون حضرت صلّى اللَّه عليه و آله از او پرسيد كه اين جرات چرا كردى گفت من اقتدا بتو نمودم سيد عالم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود مرا جايز بود كه از در بيرون آيم زيرا كه از حمس ام يعنى از قريش و تو از قبيله ما نيستى رفاعه گفت اى سيد عالميان صلّى اللَّه عليه و آله اگر تو حمسى من تابع حمسم زيرا كه دين تو دين منست و آيين تو آيين من فى الحال جبرئيل نازل شد و حكم مذكور را باين آيه باطل ساخت كه‌ وَ لَيْسَ الْبِرُّ و نيست نيكويى‌ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ‌ آنكه در آئيد بخانه‌ها مِنْ ظُهُورِها از پشتهاى آن يعنى ببام خانه برآمده باندرون رويد وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‌ و لكن نيكويى آن كس است كه بترسد و بپرهيزد از خدا يعنى از محارم و شهوات غير مشروعه و يا خداوند نيكويى كسى است كه بپرهيزد از خشم خدا يا از اعمال زمان جاهليت پرهيز نمايد وَ أْتُوا الْبُيُوتَ‌ و درآئيد بخانه‌ها در حال احرام و غيره‌ مِنْ أَبْوابِها از درهاى آن زيرا كه در عدول از اين برى نيست پس در مباشرت امور خود بهر طريق كه ميخواهيد از خانها در آئيد و

اسم الکتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين المؤلف : كاشانى، ملا فتح الله    الجزء : 1  صفحة : 411
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست