responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين المؤلف : كاشانى، ملا فتح الله    الجزء : 1  صفحة : 223

بر خدا آنچه نميدانيد (ام) معادل همزه استفهام است بر سبيل تقدير علم بوقوع احدهما يعنى كدام يكى از اين دو امر است كه احدهما حق است يا (ام) منقطعه است بمعنى بل بر سبيل تقرير و تقريع يعنى بلكه آيا مى‌گوئيد و افترا ميكنيد بر خدا آن چيزى را كه علم بآن نداريد و قوله (بلي) اثبات آن چيزيست كه نفى آن كرده بودند از مساس نار ايشان را در زمان مديد و دهر طويل بر وجه اعم تا در حكم برهان باشد بر بطلان قول ايشان و مختص است بجواب نفى يعنى نه چنانست كه ايشان ميگويند كه مس آتش ايشان را در زمان اندك باشد بلكه‌ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً هر كه كسب كند خصلت قبيحه كه آن شركست‌ وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ‌ و فرا گيرد گرداگرد او را گناه او فرق ميانه سيئه و خطيئه آنست كه سيئه در چيزيست كه (مقصود بالذات) باشد و خطيئه غالبا در جائيست كه (مقصود بالعرض) باشد زيرا كه از خطا مشتق است و كسب استجلاب نفع است و تعليق آن بسيئه بطريقه‌ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ‌ است و احاطه خطيئه باو به اين معنى است كه بر او مستولى شود و شامل همه احوال او گردد تا آنكه مانند شي‌ء شود كه آن محاط به باشد و هيچ جانبى از جوانب او خالى نمانده باشد مراد آنست كه غرق خطيئه باشد تا كه بميرد و اين صورت گاهى صحيح است كه در شان كافر باشد زيرا كه غير او را اگر سواى تصديق قلبى و اقرار لسانى نباشد خطيئه محيط او نخواهد بود بجهت اعتقاد صحيح و لهذا سلف تفسير خطيئه بكفر كرده‌اند و تحقيق اين آنست كه هر كه گناهى كرد و قلع آن نكرد از خود آن گناه استجراى او مى‌كند بمعاودت بمثل آن و انهماك او در آن و ارتكاب او بآن چيزى كه اكبر از آن باشد تا آنكه ذنوب بر او مستولى مى‌گردد و مجامع قلب او را احاطه ميكند پس بطبعه مايل معاصى مى‌شود و آن را مستحسن دانسته معتقد اين مى‌شود كه لذتى غير از اين نيست و مبغض آن كس مى‌گردد كه مانع او شود از آن و مكذب كسى ميشود كه ناصح او است در ترك آن كما قال اللَّه تعالى‌ ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى‌ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ‌ و لهذا قال جل ذكره‌ فَأُولئِكَ‌ پس آن گروه كه متصفند باين صفت سيئه و خصلت قبيحه‌ أَصْحابُ النَّارِ اهل دوزخ‌اند و ملازمان آتش در آخرت هم چنان كه در دنيا ملازم اسباب آن بودند هُمْ فِيها خالِدُونَ‌ ايشان در آتش جاويد ماندگانند و ميتواند بود كه مراد باين جماعت اهل ايمان باشند كه دايم در معاصى و خطيئات بوده باشند تا مرده باشند و ح خلود بر اصل معنى خود باشد كه آن لبث طويل است و بنا بر اين وجه اتصال آن بما بعد آنست كه هر گاه اهل ايمان بجهت استغراق جميع اوقات ايشان بمعاصى و خطيئات ازمنه طويله در دوزخ باشند پس چگونه كفار كه با وجود كفر همه اوقات ايشان مستغرق معصيت بوده باشد مكث ايشان در دوزخ مدت قليله‌

اسم الکتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين المؤلف : كاشانى، ملا فتح الله    الجزء : 1  صفحة : 223
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست