responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين المؤلف : كاشانى، ملا فتح الله    الجزء : 1  صفحة : 199

بود و گويند موسى آن سنگ را از زمين طور با خود برداشته بود و با خود داشت و يا آدم آن را از بهشت اهباط كرده بود و بطريق ارث در دست شعيب افتاده و شعيب آن را با عصا بموسى داده بود و در روايتى واقع شده كه آن سنگى بود كه موسى در وقتى كه ميخواست غسلكند جامه را بر بالاى آن مينهاد و آن سنگ جامه آن را ميگريزانيد از بنى اسرائيل چه بعضى از ايشان گمان ميبردند كه موسى علت ادره دارد و در صدد آن بودند كه جامه او را بردارند در وقت اغتسال تا برهنه از آب بيرون آيد و عورة او منكشف شود و رسوا گردد و جبرئيل بموسى گفت اين سنگ را بردار كه در آن قدرة غريب و عجيب مودع است و در خبر ديگر آمده كه موسى عليه السّلام در بعضى راهها بسنگى بگذشت آن سنگ با او بسخن درآمد كه مرا بردار كه بسيار فايده بتو و اصحاب تو خواهم رسانيد موسى عليه السّلام آن را برداشت چون قوم از او آب خواستند حقتعالى فرمود اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ و نزد بعضى ديگر الف و لام براى جنس است نه عهد يعنى عصا را بر هر سنگ كه خواهى بزن و اين قول اظهر است در حجت وابين در قدرة و مؤيد اينست كه در وقت سفر بنى اسرائيل موسى را گفتند كه ممكن است كه ما در سفر بزمينى رسيم كه سنگ در آن نباشد و ما را احتياج بآن باشد موسى عليه السّلام سنگ را در ميان بار دراز گوش خود نهاد و در حين نزول چون عصا بر آن ميزد چشمه آب از آن روان ميشد و در وقت كوچ چون عصا بر آن ميزد خشك ميشد بنى اسرائيل گفتند اگر عصا از موسى گم شود ما از تشنگى هلاك خواهيم شد حق تعالى وحى كرد بموسى كه عصا را بر آن سنگ مزن و بآن امر كن تا آب از آن جارى شود بى‌آنكه عصا بر او واقع شود تا قوم تو از آن عبرت گيرند و گويند آن سنگ از رخام بود طول آن ده گز و عصا نيز ده گز بود بر قامت موسى عليه السّلام و از مورد بهشت بود و او را دو شعبه بود در شب تاريك‌اند و شعبه بمثابه آفتاب مشتعل و روشن و نام او عليق بود و موسى آن را بر حمار خود مينهاد و در وقت نزول در دست ميگرفت و همين عصا بود كه اژدها شد و در تفسير اهل البيت مذكور است كه چون تشنگى بر بنى اسرائيل غالب ميشد و نزديك بهلاكت ميرسيدند موسى عليه السّلام دست بدعا بر ميداشت و ميگفت‌

(اللهم بحق محمد سيد الانبياء و بحق على سيد الاوصياء و بحق فاطمة سيدة النساء و بحق الحسن سيد الاولياء و بحق الحسين سيد الشهداء و بحق عترتهم و خلفائهم سادة الازكياء)

كه آب دهى اين بندگان تشنه جگر خود را حقتعالى فرمود كه اى موسى عصا بر آن سنگ زن چون موسى عصا را بر سنگ زد فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ‌ پس شكافته شد از آن سنگ‌ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً دوازده چشمه بعدد اسباط بنى اسرائيل‌ قَدْ عَلِمَ‌ بدرستى كه دانستى‌ كُلُّ أُناسٍ‌ هر يك از آدميان يعنى هر سبطى از اسباط مَشْرَبَهُمْ‌ آبشخور خود را يعنى چشمه معين و مقرر خود را كه از آن آب آشاميدندى بدانكه (فاء فانفجرت) متعلق است بفعل محذوف و تقدير اينست كه (فضرب موسى‌

اسم الکتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين المؤلف : كاشانى، ملا فتح الله    الجزء : 1  صفحة : 199
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست