responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين المؤلف : كاشانى، ملا فتح الله    الجزء : 1  صفحة : 138

شي‌ء كما يقال كان فلان مقبل على فلان ثم استوى على والى تكلمنى على معنى اقبل الى و على انتهى كلامه و مراد بسما اجرام علويه است با جهات علو و لهذا ضميرى كه بآن راجعشده بصورت جمع واقع گشته و نزد بعضى سما اسم جنس است و بقول ديگر جمع سماؤه چنان كه گذشت و بر هر تقدير مرجع موافق ضمير خواهد بود و احتمال دارد كه ضمير مبهم باشد و سَبْعَ سَماواتٍ‌ مفسر آن مانند ربه رجلا و ميتواند بود كه ضمير مبدل منه باشد و سَبْعَ سَماواتٍ‌ بدل آن و مراد بتسويه آن تعديل آنست و خلق آن بر وجهى كه مصون باشد از عوج و فتور اگر گويند چون سماوات هفت طبقه است پس چگونه است كه اصحاب رصد اثبات نه فلك كرده‌اند گوئيم آنچه ايشان ذكر كرده‌اند شكوك و اوهام است و بر تقدير صحت آيه منافى زايد بر آن نيست و ديگر آنكه عرش و كرسى اگر به آن منظم سازند خلاف از آن مرتفع خواهد بود و چون آسمان با اين نسق عجيب و تربيت غريب و نمط اكمل و وجه احسن و انفع مشعر است بر كمال اتقان اين افعال و احكام آنكه مستلزم عالميت صانعست بر جميع عالميان از اين جهت در عقب اين فرمود كه‌ وَ هُوَ و او سبحانه كه خلق اين اشياء فرموده‌ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ‌ بهمه چيزها نيك دانا است اين كلام متضمن تعليل است فكانه فرموده كه بجهت آنكه حق سبحانه عالم است بكنه همه اشياء خلق اشيا فرموده بر اين نمط اكمل و وجه انفع و متضمن استدلال بآنكه هر كه فعل او بر اين نسق عجيب و ترتيب انيق باشد البته عليم خواهد بود چه اتقان افعال و احكام آن و تخصيص آن بوجه احسن و انفع متصور نيست مگر از عليم حكيم رحيم و متضمن ازاحة آن چيزى كه مختلج ميشود در صدور كفار كه ابدان بعد از تفتت و تبدد اجزاى آن و اتصال بمشاكل خود چگونه خداى تعالى جمع اجزاى هر بدن تواند كرد در مرتبه ثانيه بر وجهى كه هيچ از آن فوت نشود و منضم نگردد با آن چيزى كه با آن نبوده و عود آن كند بر طريقى كه اول بار بوده بى‌زياده و نقصان و نظير اينست قوله تعالى‌ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ‌ و بدانكه صحت حشر مبنى بر سه مقدمه است و اين دو آيه كه مذكور شد برهانند بر آن اما مقدمه اولى آنست كه مواد ابدان قابل جمع و حيات است و اشار الى البرهان عليها بقوله‌ وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ‌ چه تعاقب افتراق و اجتماع موت و حياة بر ابدان دلالت ميكند بر آنكه ابدان قابل اين كيفيات است بذاتها و آنچه بالذات است ابا دارد از آنكه زايلشود و متغير گردد اما مقدمه ثانيه و ثالثه آنست كه حق تعالى عالم است با بدان و مواقع آن و قادر بر جمع و احياى آن و اشارت فرمود بوجه اثبات آن دو مقدمه بآنكه حقتعالى قادر است بر ابداء ايشان و ابداء آنچه در خلق اعظم و در صنع اعجب از آن است پس اقدر باشد بر اعاده و احياى ايشان و بآنكه خلق اشياء مذكوره فرموده بطريق استوا و احكام‌

اسم الکتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين المؤلف : كاشانى، ملا فتح الله    الجزء : 1  صفحة : 138
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست