نزول قرآن در اين ماه، براى بزرگداشت ماه رمضان است؛ نزول بر بيت‌معمور طبق نظريه نزول بر بيت‌معمور بى‌آن كه بر پيامبر نازل شده و به مردم برسد، چه بزرگداشتى براى ماه رمضان دارد؟[1]

7. اگر همه قرآن به صورت دفعى در آغاز بعثت نازل شده باشد، بسيارى از خطاب‌هاى الهى در قرآن كريم عبث و غير عقلايى مى‌نمايند؛ زيرا آنها به كسانى خطاب شده‌اند كه در وقت خطاب حاضر نبوده‌اند و كسانى به سبب كارى سرزنش شده‌اند كه هنوز آن كار را نكرده‌اند.[2]

8. بنا بر برخى روايات، مانند روايات مربوط به اصحاب كهف و ظهار، گاه مردم از موضوعاتى مى‌پرسيدند و پيامبر مى‌فرمود: در اين باره هنوز چيزى بر من وحى نشده است؛ در انتظار بمانيد تا خداوند درباره آن بر من وحى كند. اين سخن نشان مى‌دهد كه قرآنِ معهود به گونه دفعى بر آن حضرت نازل نشده است.[3]

9. اين كه در تبيين نزول دفعى گفته مى‌شود كه «روح قرآن» بر پيامبر نازل شده فقط يك ادعاست؛ زيرا هيچ آيه يا روايتى به «روح قرآن» اشاره نكرده و قرآن را با «روح» يا كلمات مشابه همراه نساخته و از «نزول قرآن به گونه اجمال» سخن نگفته است. ثانياً مراد از روح و اجمال قرآن چيست؟ اگر خلاصه‌اى از مضامين قرآن است، مى‌بايد پيامبر در وقت پرسش مردم، پاسخى ارائه مى‌كرد، نه آن كه آنان را به انتظار فرا خواند تا وحى فرا برسد.[4]

نتيجه‌

بررسى ادلّه و شواهد دو ديدگاه، حاكى از ترجيح ديدگاه «دفعى و تدريجى» بر «تدريجى» است. ديدگاه نخست، نزول تدريجى قرآن را رد نمى‌كند؛ بنا بر اين،

[1].« كاوشى نو در چگونگى نزول قرآن»، على اصغر ناصحيان، علوم و معارف قرآن: شماره 5، ص 70.

[2].« پژوهشى درباره آغاز نزول قرآن»، جعفر نكونام، صحيفه مبين: شماره 26( بهار 1380)، ص 58.

[3].« پژوهشى در باره آغاز نزول قرآن»، جعفر نكونام، صحيفه مبين: شماره 26( بهار 1380)، ص 58.

[4].« پژوهشى در باره آغاز نزول قرآن»، جعفر نكونام، صحيفه مبين: شماره 26( بهار 1380)، ص 58.