در
اين جا مراد از اعراب، تلفظ صحيح و واضح كلمات است كه مىتواند هم به تلفظِ صحيحِ
حركتِ آخرِ كلمات مربوط باشد و هم به تلفظ درست همه حروف و صداهاى حروف يك كلمه.
پيشينه
اعراب
اعراب،
از ويژگىهاى زبان عربى است كه نقشى تعيينكننده در مفاهمه و تفاهم دارد.
بنا
بر اين به طور طبيعى، اعراب، همزاد زبان عربى است و اين زبان بدون اعراب، قادر به
بازتاباندن معنا نيست؛ اما پيشينه «دانش اعراب» و نشانههاى اعرابى- يعنى
نشانههايى كه بر نوع اعراب كلمات دلالت مىكنند- به سده نخست هجرى باز مىگردد و
مىتوان گفت دانش اعراب، بويژه اعراب قرآن، از دامان قرآن كريم برخاسته است.[3]
كاتبان
وحى، در آغاز، هنگام نگاشتن قرآن، كلمات را بدون نقطه و اعراب، ثبت مىكردند. شايد
ثبت قرآن بدون اين نشانهها براى صلى الله عليه و آله كسانى كه در عصر پيامبر
مىزيستند، مشكلى نمىآفريد؛ اما براى نسلهاى بعد و نيز مردم غير عربى كه به
اسلام گرويده و با مسلمانان آميخته بودند، گاه موجب قرائت به گونههاى مختلف مىشد
و معانى را دگرگون مىساخت. از اين رو نياز به راهكارى جامع ضرورى نمود كه به
اختلافات و نيز تغيير و تحريف معنوى قرآن كريم پايان بخشد.