اسم الکتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود المؤلف : سبحانىنيا، محمد تقي الجزء : 1 صفحة : 214
البته همانگونه كه گذشت، توكل بهتنهايى هرگز سودمند نيست. نقش
توكل، تعديلكردن تصور و رفتار انسان است؛ يعنى از يك سو بايد در كنار اهتمام جدى
خودِ فرد براى رسيدن به هدفش باشد و مانع حركت و تلاش او نشود؛ آنگونه كه از
پيامبر (ص) و اميرالمؤمنين (ع) نقل شده است كه توكل بدون تلاش، سربار شدن بر
جامعه[1] و مفتخورى[2]
است؛ و از سوى ديگر به مفهوم نداشتن اعتماد مطلق به نفس خويش و مغرور شدن به توان
جسمى، تجربه و دانش خويش است؛ چرا كه اين نوع اعتماد بر خويشتن نيز نگاه استقلالى
به خود و فراموش كردن دست قدرت خداوند است كه هرگز پسنديده پروردگار نيست. لذا از
على (ع) روايت شده است كه فرمود:
اياك
و الثقة بنفسك فإنّ ذالك من اكبر مصائد الشيطان.[3]
از
اعتماد به نفس خويش بپرهيز؛ زيرا آن از بزرگترين دامهاى شيطان است.
نتيجه
آنكه اگر انسان به توان خويش اعتماد مىكند، آن توان را خداداد مىداند و يگانه
مؤثر در جهان را ذات مقدس پروردگار مىداند. البته تأثير اراده الهى از پنجره تلاش
انسان افاضه مىشود.
5.
قناعت
از
ديگر عوامل عزت نفس، قناعت است. قناعت نيز همچون موارد پيشين، مانع نيازمندى انسان
به همنوعان مىشود و خودتوانمندى يا عزت نفس آدمى را تقويت كرده، موجب دوام و
استمرار آن مىشود. در مقابل، مصرفگرايى و زيادهروى در استفاده از نعمتهاى خدا،
موجب زوال زودرس نعمتها و نيازمندىِ آدمى مىشود. و اين نيازمندى، با عزت نفس
انسان سازگارى ندارد. بنابراين قناعت، بىنيازى را استمرار خواهد بخشيد. امام على
(ع) نيز آشكارا بر اين موضوع تأكيد كرده، مىفرمايد:
طلبت
الغنى فما وجدت الا بالقناعة عليكم بالقناعة تستغنوا.[4]