responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود المؤلف : سبحانى‌نيا، محمد تقي    الجزء : 1  صفحة : 159

بايد ارزش‌ها را بر تمايلات غريزى برترى داد و آن‌ها را فداى غريزه نكرد. ازاين‌رو در مسير ارضاى غرايز، توجه به احكام شرعى، اخلاقى و بهداشتى ضرورى است.

ب- انسان موجودى داراى فطرت‌

يكى از ويژگى‌هاى مهم نوع انسان‌ها، برخوردارى آنان از فطرت است. واژه «فطرت» از «فطر» به معناى شكافتن طولى چيزى است.[1] در قرآن كريم، اين واژه به همين معنا به كار رفته است.[2] طبرسى در معناى كلمه «فطر» مى‌گويد: «فطر عبارت است از فروريختن از امر خداوند، همان‌گونه كه برگ از درخت فرومى‌ريزد. عبارت‌

«فَطَرَ اللّه الْخَلْق»

نيز كنايه از اين است كه خلق، از جانب خداوند پديد آمده است».[3]

راغب در بيان ديگرى مى‌نويسد: «ايجاد و ابداع خَلق توسط خدا، به‌گونه‌اى كه آن مخلوق براى انجام فعلى خاص مناسبت داشته باشد».[4]

ابن‌اثير نيز «فَطْر» را به معناى ابتداء و اختراع دانسته است.[5] بنابراين فطرت معادل خلقت نيست، بلكه معادل ايجاد و ابداع است؛ ابداع و اختراع صفتى كه هر موجودى در آغاز خلقتش داراست؛ خميره، سرشت، جبلّت و مانند اين‌ها.[6]

علامه طباطبايى، مقصود از آن را ايجاد از عدم و بدون ماده پيشين دانسته است كه با خلقت- كه نوعى تركيب و صورت‌پردازى در ماده‌هاى موجود است- متفاوت خواهد بود.[7]

علامه محمدتقى جعفرى در تعريف فطرت مى‌نويسد:

فطرت عبارت است از: جريان طبيعى و قانونى نيروهايى كه در انسان به وجود مى‌آيد. بنابراين، براى هريك از نيروهاى غريزى و مغزى و روانى، فطرتى وجود دارد كه جريان طبيعى و منطقى آن نيز مى‌باشد. طبق اين تعريف، هريك از نيروها و استعدادهاى انسانى در مسير طبيعى خود، جزيى‌


[1]. المفردات:« فطر»:

أصْل الفِطْرِ الشّق طُولًا.

[2]. إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ‌ هنگامى كه آسمان شكافته و قطعه‌قطعه شود( انفطار: 1).

[3]. مجمع البيان: ج 3 ص 169.

[4]. المفردات:« فطر».

[5]. النهايه، ج 3 ص 457.

[6]. لغتنامه دهخدا، ذيل واژه« فطرت» و معين، لغتنامه معين، ذيل همين واژه.

[7]. الميزان فى تفسير القرآن، ج 10 ص 299.

اسم الکتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود المؤلف : سبحانى‌نيا، محمد تقي    الجزء : 1  صفحة : 159
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست