اسم الکتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود المؤلف : سبحانىنيا، محمد تقي الجزء : 1 صفحة : 120
تفاوت، مهمترين تفاوت بيمارى قلبى با بيمارىهاى ابزارهاى ادراكى
ديگر بهشمار مىرود. بنابراين چنين فردى اگر در صدد احياى قلب و درمان بيمارى
قلبى خود برنيايد، هر روز با سرعتى بيشتر، از حق و حقيقت كه در زبان قرآن «صراط
مستقيم» خوانده مىشود، دورتر خواهد شد و سرانجام، دچار هلاكت ابدى خواهد شد، تا
جايى كه حقيقت را ادراك نمىكند و باطل را حقيقت مىپندارد و آن را به جاى معارف
درست قلمداد مىكند.
ب-
انواع شناخت شهودى
از
آيات و روايات برمىآيد كه براى معرفت شهودى، انواعى مىتوان لحاظ كرد. انواع اين
شناخت، به طور خلاصه، به شرح ذيل است:
ج-
خودآگاهى فطرى
يكى
از مصاديق مهم شناخت خويش، «خودآگاهى شهودى» يا «فطرى» است. بر اساس آيات قرآن
كريم، اولين شناختى كه فرزندان آدم (ع) به آن وارسته شدند، «خودآگاهى شهودى» بود.
آنان از مسير اين خودآگاهى به «خداآگاهى» دست يافتند و ربوبيت و توحيد پروردگار را
ادراك كردند: وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ
ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا
بَلى.[1]
در
اين آيه شريفه، خداوند بيان مىكند كه سرشت آدمى را بر شناخت نفس خود و سپس بر
شناخت مقام ربوبى پروردگار و توحيد قرار داده است. زراره مىگويد:
از
امام باقر درباره آيه وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ
مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ ... پرسيدم. فرمود:
-
أخرج- من ظهر آدم ذريته إلى يوم القيامة، فخرجوا كالذر، فعرفهم و أراهم صنعة، و
لولا ذلك لم يعرف أحد ربه.[2]
علامه
طباطبايى درباره تعبير «أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ»
مىنويسد:
جمله
وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ از يك
فعلِ ديگر خداوند، بعد از جدا ساختن ابناء بشر از پدران خبر مىدهد، و آن فعل خدا
اين است كه هر فردى را گواه خودش گرفت؛ و اشهاد بر هر چيز، حاضر كردن گواه