اسم الکتاب : درآمدى بر تفسير جامع روايى المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 90
كه ظاهر به نظر مىرسد، ظهورِ آن، بَدْوى است و با تأمّل، از بين
خواهد رفت. در نتيجه، براى فهم آنها، رجوع به خاندان پيامبر خدا، ضرورى است.
نقد
دليل اوّل
دليل
نخست اخباريان، «حرمت تفسير به رأى در اسلام» است.
بىترديد،
طبق احاديثى كه بدانها اشارت رفت، تفسير به رأى، جايز نيست؛ امّا حرمت تفسير به
رأى، نمىتواند مدّعاى آنان را اثبات نمايد؛ زيرا:
اوّلًا
حمل كردن لفظ بر معناى واضِح آن، تفسير نيست؛ چون تفسير، به معناى تبيين و توضيح
معناى غير واضح است[1] و به تعبير شيخ انصارى،
تفسير، عبارت است از «كشف القَناع (پرده برداشتن)»،[2]
و حمل لفظ بر معناى ظاهر آن، كشف امر مستور نيست.
ثانياً
بر فرض كه حمل لفظ بر معناى ظاهرِ آن، تفسير ناميده شود، اين عمل، تفسير به رأى
نيست؛ زيرا رأى و نظريه در جايى صدق مىكند كه معناى آيه، روشن نباشد. در اين
صورت، مفسّر مىگويد:
«به
نظر من، مقصود، اين است»؛ امّا در جايى كه معناى لغوى و عرفى آيه روشن است، مفسّر،
از خود، رأى و ديدگاهى ندارد تا بر قرآن،
[1]. فسر، مادّهاى است كه
بر بيان چيزى و روشن ساختن آن، دلالت مىكند( معجم مقاييساللغة: ج 4 ص 504).«
فسّر الأمر»، يعنى: آن مسئله را واضح ساخت و بيان كرد و« فسّر المغطّى»، يعنى: از
آن پنهان، پرده برداشت( المنجد: مادّه« فسر»).