همام
بن منبه از ابوهريره روايت كرده كه محمّد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
فرشته مرگ، پيش موسى عليه السلام آمد و به او گفت: دعوت پروردگارت را اجابت كن.
موسى عليه السلام به چشم فرشته مرگ كوبيد، چشم او را درآورد. فرشته به سوى خداوند
عز و جل بازگشت و عرض كرد: مرا به سوى بندهاى فرستادى كه نمىخواهد بميرد، و چشم
مرا هم درآورد. پيامبر خدا گفت: خداوند چشم او را برگرداند و فرمود: به سوى
بندهام برگرد و بگو: زندگى كه مىخواهد ادامه داشته باشد، اگر تو هم آن را
مىخواهى، دستت را روى گاوى بگذار، هر چه قدر از موهاى گاو زير دستت ماند، به
تعداد موها زنده خواهى ماند. موسى گفت: بعد چه؟ فرشته گفت: بعد، مىميرى. موسى
گفت: همين اكنون و زود! سپس عرض كرد: پروردگارا مرا به اندازه پرتاب يك سنگ به
سرزمين مقدس نزديك كن. راوى گفت: رسول خدا فرمود: به خداوند سوگند، اى كاش من پيش
آن بودم، و قبرش را در كنار راه در كثيب الأحمر نشانتان مىدادم.
در
خبر ديگرى آمده كه: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: فرشته مرگ به
[1]. تفسير الثعلبى: ج 4 ص
46، تفسير البغوى: ج 2 ص 27. در باره ديدگاه دوگانه تفسير الطبرى، ر. ك:
الاسرائيليات و أثرها فى كتب التفسير: ص 248. نيز در باره همين ديدگاه از ابوالفتح
رازى، ر. ك: تفسير ابو الفتوح: ج 1 ص 26( مقدّمه). گفتنى است كه ثعلبى پس از نقل
روايت ابو هريره مىافزايد: از ابو سعيد حمدون شنيدم كه او از ابو حامد مقرى و او
از محمّد بن يحيى نقل كرده كه داستان ملك الموت و موسى به سند صحيح از پيامبر صلى
الله عليه و آله نقل شده و جز گمراه، آن را انكار نمىكند!
اسم الکتاب : درآمدى بر تفسير جامع روايى المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 156