اگر
با چشم دلت به آنچه از بهشت برايت وصف مىشود، نظر افكنى، بىگمان، جان تو از
خواهشها و خوشىهاى دلانگيز دنيا و منظرههاى فريباى آن، دورى خواهد كرد.
بنا
بر اين، يكى ديگر از قلمروهاى يقين، شناخت پيامدهاى دنيا و آخرت است. براى تغيير
رغبت افراد معتاد يا در معرض اعتياد، مىتوان پيامد منفى اعتياد و سرنوشت شوم آن
را براى آنان تبيين كرد. اين كار، موجب بىرغبتى به اعتياد (زهد به اعتياد)
مىگردد و زمينه كاهش گرايش به آن را فراهم مىآورد. از مسائل مهم در اين بحث،
الگوى ارزيابى پيامد است. همه افراد به ارزيابى پيامد مىپردازند؛ امّا مهم اين
است كه از چه الگويى استفاده مىكنند. به نظر مىرسد در الگوى ارزيابى افراد مستعد
يا مبتلا به اعتياد، اين مدل از پيامدها وجود ندارد. اين دست افراد، معمولًا
پيامدهاى دور، امّا واقعى، حتمى و پايدار را نمىبينند و فقط بر اساس پيامدهاى
نزديك، داورى مىكنند. اين خود از مسائلى است كه مىتواند در تحقيقات تجربى، مورد
پژوهش قرار گيرد.
نقص
و ارزش
معيار
ديگر، ارزش پديدههاست. پديدهاى شايسته دلبستگى است كه ارزشمند باشد. اگر چيزى
ناقص و بىارزش باشد، مورد مناسبى براى رغبت و دلبستگى نخواهد بود. بر اساس اين
اصل نيز زهد به دنيا و رغبت به آخرت را مىتوان تبيين نمود. افراد مستعد يا مبتلا
به اعتياد، نسبت به ارزشگذارى دنيا نيز دچار مشكل هستند. در واقعيت امر، دنيا
بىارزش[2] و آخرت، ارزشمندترين چيز است.
كسى كه به اين واقعيت آگاه باشد، نسبت به
[1]. نهج البلاغة: خطبه 165؛
تنبيه الخواطر، ج 1، ص 68؛ بحار الأنوار، ج 8، ص 162، ح 104.