اسم الکتاب : دانشنامه امام مهدى بر پايه قرآن، حديث و تاريخ المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 161
پديدارشناسانه به جاى آن كه به توجيه و تبيين رويدادهاى تاريخى بسنده
شود و پيدايش يك انديشه با رويدادهاى تاريخى گره زده شود، بيشتر به مؤلفههاى فكرى
و اعتقادى دين توجّه مىگردد و پژوهشگر به جاى اظهار نظر، به بيان و توصيف آموزههاى
مذهب مىپردازد. هدف اين روش، شناخت پديده از راه شناخت عناصر ذهنى و روانى افراد
و درك پيامدهاى آن بر آثار خارجى است و اين امر با شناختن و بازكاوى علّتها و
عوامل فكرى امكانپذير است.[1]
در
اين شيوه آنچه بيش از هر چيز اهميت دارد، شناخت پديده و تأثيرات و آثارى است كه آن
پديده مىتواند بر فرد، جامعه يا برههاى از تاريخ بر جاى گذارد. در اين روش بررسى
و مطالعه يك پديده بيش از پرداختن به حقانيت و كشف دليل آن اهميت دارد و محقّق سعى
مىكند كه مجموعه عوامل يك فكر را به صورت شبكهاى و منسجم شناسايى كند. در واقع پديدارشناس
سخن در باره صحت و حقانيت يك پديده را به صورت معلق مىگذارد و به اصطلاح تعليق
حكم مىكند و مىكوشد تا به شناخت، همزبانى و همدلى با يك پديده و پديدآوران آن
بپردازد.
در
اين روش، بر خلاف روش تاريخيگرى نياز به ارتباط منطقى واقعهاى با گذشته و حال و يا
مكان وقوع آن نمىباشد و هر چند شناخت زمان و مكان مىتواند در فهم پديدهاى كمك
كند، امّا لزوماً در شناخت يك پديده نيازمند روند تاريخى و قبل و بعد نيستيم. آنچه
اهميت دارد عناصر اصلى و مؤلّفههاى خود پديده است؛ هر چند كه اين پديده در ارتباط
با پديدههاى اطراف خود هماهنگ و سازگار نباشد.[2]
توشيهيكو
ايزوتسو، آنه مارى شيمل و هانرى كُربَن از جمله محقّقانى هستند كه با روش
پديدارشناسى به تحليل موضوعات دينى- اسلامى پرداختهاند.
در
اين ميان ايزوتسو در حوزه قرآنشناسى، شيمل در اسلامپژوهى،[3]
و كُربَن در