اسم الکتاب : تربيت جنسى: مبانى، اصول و روشها از منظر قرآن و حديث المؤلف : فقيهى، على نقى الجزء : 1 صفحة : 76
همچنين مىفرمايد:
النّفوس
أشكال فما تشاكل منها اتّفق، و النّاس إلى أشكالهم أميل.[1]
انسانها
متفاوتاند؛ آنها كه مشابه هم هستند، باهم متّفقاند و مردم به همانندهاى خود، تمايل
بيشترى دارند.
امير
مؤمنان عليه السّلام در بخشى از وصيت خود به فرزندشان نيز چنين فرمود:
يا
بنى إنّ القلوب جنود مجنّدة تتلاحظ بالمودّة، تتناجى بها و كذلك هى فى البغض فإذا
أحببتم الرّجل من غير خير سبق إليكم فارجوه، و إذا أبغضتم الرّجل من غير سوء سبق
منه إليكم فاحذروه.[2]
اى
فرزندان من! همانا دلهاى آدميان، مانند لشكريانى هستند كه دور هم جمع شدند؛ بعضى
از آنها نسبت به بعضى موّدت دارند و اين مودّت، آنها را به هم نزديك و صميمى
مىكند و بعضى برعكس، به هم بغض دارند. پس اگر احساس كرديد كه فردى را دوست داريد،
بدون اينكه خيرى از او به شما رسيده باشد، پس به او اميدوار باشيد. و اگر از فردى
بدتان آمد، بدون اينكه قبلا از او بدىاى به شما برسد، پس، از او دورى گزينيد.
به
نظر نويسنده كتاب نهج السعادة، ظاهرا اين قسمت حديث، از هماهنگى تكوينى بعضى از
دلها با دلهاى ديگر و از انس و الفت بين دو روح متجانس و تنفّر و وحشت بين دو
روح مخالف، حكايت دارد. اين، موضوعى نيست كه در اثر معاشرت و خوشرفتارى يا
بدرفتارى بين دو نفر ايجاد شود؛ زيرا بر تمايل بعضى افراد به بعضى ديگر و انزجار
آنها از افراد ديگر، بدون اينكه هيچ بدىاى از آنها رسيده باشد، دلالت دارد.
روايات
ديگرى نيز مؤيّد آن است، مانند اينكه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله فرمود:
الأنفس
أجناد مجندة، و إنّها لتتشامّ فى الهوى كما تتشامّ الخيل فما تعارف منها ائتلف و
ما تناكر منها اختلف.[3]
[1]. بحار الأنوار، ج 78، ص
92، ح 100؛ ميزان الحكمة، ج 6، ص 3008.