اسم الکتاب : تربيت جنسى: مبانى، اصول و روشها از منظر قرآن و حديث المؤلف : فقيهى، على نقى الجزء : 1 صفحة : 404
على بن ابراهيم، در تفسير خود مىگويد: هنگامى كه دختران شعيب،
فداكارى حضرت موسى را نقل كردند، حضرت شعيب، يكى از آنها را فرستاد تا حضرت موسى
را به خانهاش دعوت كند. وقتى حضرت موسى قبول دعوت كردند و همراه دختر شعيب، به
سوى خانه روان شدند، دختر حضرت شعيب، به خاطر راهنمايى، جلوتر مىرفت و باد، لباس
او را به اينسو و آنسو حركت مىداد و اندام او را مشخص مىكرد. حضرت موسى به آن
دختر گفت:
تأخّرى
و دلّينى على الطّريق بحصاة تلقيها أمامى أتبعها، فإنّا من قوم لا ينظرون فى أدبار
النّساء.[1]
پشت
سر من بيا، اگر ديدى كه راه را اشتباه مىروم، با انداختن سنگى، راه را براى من
مشخّص كن؛ زيرا ما قومى هستيم كه به پشت سر بانوان، نگاه نمىكنيم.
در
حديث يادشده، چند مطلب قابلتوجّه وجود دارد: اوّل اينكه حضرت موسى، نهتنها به
آن دختر نگاه نكرد، بلكه براى پيشگيرى از فساد احتمالى، دو پيشنهاد مىكند: يكى
اينكه به خاطر پيشگيرى از نگاه احتمالى، دستور داد كه از پشت سر او بيايد. و
ديگرى دستور داد با او صحبت نكند و اگر راه را اشتباه رفت، با انداختن سنگ، او را
راهنمايى كند.
دوم
اينكه به دختر حضرت شعيب عليه السّلام فهماند كه اين كار، بىاحترامى به او نيست؛
بلكه به خاطر حرمت اوست. اينكه فرمود: ما قومى هستيم كه به زنان، حتى از پشت سر
نيز نگاه نمىكنيم؛ گويا در مقام نشان دادن سيره عملى انبيا بوده كه از اين جهت،
بسيار حائز اهميت است.
سوم
اينكه، اين رفتار، موجب شد كه حضرت موسى، مورد پسند دختران شعيب قرار گيرد و
پيشنهاد اجير كردن او را با حضرت شعيب عليه السّلام مطرح كنند.
امام
كاظم عليه السّلام اين قضيه را در تفسير آيه يا
أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُ
[1]. مستدرك الوسائل، ج 14،
ص 274؛ بحار الأنوار، ج 13، ص 29.
اسم الکتاب : تربيت جنسى: مبانى، اصول و روشها از منظر قرآن و حديث المؤلف : فقيهى، على نقى الجزء : 1 صفحة : 404