گرفته باشد. از اين روست كه خداوند، سكون و آرامش را از اهداف خلقت انسان به صورت زوج (مرد و زن)، دانسته است و مودّت و رحمت را بين آنها قرار داده است تا اهداف خلقت، تحقّق يابد.[1]

گزاره‌هايى كه در آيات و روايات، بيانگر هستى‌ها، قابليت‌ها و ويژگى‌هاى طبيعى (فطرى و غريزى) و وضع و موقعيت وجودى آدمى‌اند و سرچشمه تمايلات و فعاليت‌هاى جنسى، از مبانى تربيت جنسى، حكايت دارند.

اصول‌

اصول تربيت جنسى، يعنى قواعد و دستور العمل‌هاى نسبتا كلى‌اى كه پذيرفتن و به‌كار بستن آنها، فرد را برمى‌انگيزد تا در راستاى هدف عالى قرب الهى، خواسته‌ها و فعاليت‌هاى جنسى خويش، همسر و فرزندان و متربيان را سامان دهد و در برآوردن نيازها و اميال جنسى، شيوه‌اى را پيش گيرد كه او را به خدا نزديك كند و خداوند را از او خشنود سازد.

رابطه مبانى و اصول‌

در متون دينى، مبانى، منشأ اصول‌اند و اصول، برگرفته شده از مبانى. قواعدى مى‌توانند جزو اصول تربيت جنسى باشند كه از مبانى و واقعيات عينى وجود انسان و آنچه در ارتباط با اوست، سرچشمه گرفته باشند. واقعيت خود انسان و ويژگى‌ها و ابعاد وجودى وى، حيات مادى و معنوى‌اش و ارتباط او با خدا و افراد ديگر و موجودات، همه، مبانى‌اى هستند كه با تحليل آنها، اصول، اكتشاف مى‌شوند. هركدام از جنبه‌هاى روانى، شناختى، عاطفى، اخلاقى، اجتماعى، الهى و ... انسان مى‌تواند منشأ اصل يا اصول تربيتى جنسى باشد.

لازمه كشف شدن اصول از مبانى، اين است كه اصول، وضعى و قراردادى و

[1]. وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً( سوره روم، آيه 21).