اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 509
2. بدانيم معارضى قوىتر از آن در باب عمل نداشته باشد.
3. قطع و علم
پيدا كنيم مضمون روايت درواقع، حكمالله است، هرچند قطع به ورود آن از معصوم پيدا
نكنيم.[1]
ولى محمّدتقى
مجلسى مىگويد: مراد از صحيح در نزد قدماى اصحاب ما، آن خبرى است كه دانسته شده از
معصوم، صادر شده است.[2] و به همين مضمون در كلام
برخى از اصوليان است.
صاحب معالم
مىگويد: صحيح، قبل از اصطلاح جديد به معناى ثبوت يا صدق بوده است.[3]
شيخبهايى
مىگويد: صحيح در نزد قدما به دو معنا آمده است:
1. حديث،
معتضد به چيزى شود كه مورد اعتماد آنان است، مثل اين كه موافق قرآن يا سنّت قطعيه
يا حكم عقل باشد.
2. حديث،
محفوف به قرائن باشد كه به حديث اعتماد بشود و اين قرائن، امورى است:
يك. آن حديث،
متداول و مشهور بوده، در بسيارى از اصول چهارگانه وجود داشته باشد.
دو. در يك يا
دو اصل از اصول اربعمائه به طُرُق مختلف و اسانيد معدود معتبر، تكرار شده باشد.
سه. در يكى
از اصول و كتب جماعتى كه بر تصديق آنان اجماع شده، وجود داشته باشد، مانند: زراره،
محمّدبن مسلم و فضيلبن يسار، و يا در اصول و كتب اصحاب اجماع وجود داشته باشد- كه
اجماع بر تصحيح روايات آنان شده، و آنان همان هيجدهنفرى هستند كه كشّى[4]
و شيخ ذكر كردهاند- و يا كسى باشد كه
[1]. الفوائد المدنية، ص 177؛ وسائل الشيعة، ج 20، ص 107- 108( الفائدة
العاشرة).