اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 497
از اين روايات و از روايات ديگرى كه درباره تقيه گذشت و اين كه ائمّه
(عليهم السلام) در جواب يك مسئله پاسخهاى مختلف مىدادند، استفاده مىشود كه تمام
اختلافات، برخاسته از تقيّه است[1] تا مانع از اين شوند مذهب
آنان در نزد عامّه خوب جلوه نكند و سبب عداوت و دشمنى با آنان شود و درنتيجه آنان
را به قتل برسانند.[2] لذا تشويق مىكردند به
اخبارشان عمل شود، هرچند درواقع از آنان صادر نشده باشد، چنان كه از امام صادق (ع)
نقل شده است: كسى كه اجر و ثوابى را براى انجام دادن كارى از ما بشوند و آن را
انجام دهد، همان پاداش براى اوست، هرچند ما آن سخن را نگفته باشيم: «من سمع شيئاً
من الثّواب على شىء فضعه كان له و إن لم يكن على ما بلغه».[3]
نگاه
مجتهدان به اختلاف اخبار
از كلمات
محقّقان و مجتهدان استفاده مىشود: ريشههاى اختلاف اخبار، همانطور كه از ناحيه
تقيّه است، از ناحيه دسيسه و تزوير بعضى از مغرضان و دشمنان مذهب اهلبيت (عليهم
السلام) و غيراين دو نيز هست. از كلام شيخمفيد استفاده مىشود: اختلاف در احاديث،
هم به جهت اخبار مجعول و هم به جهت اخبارى بوده كه از روى تقيّه صادر شدهاند.[4]
از شيخبهايى
نقل شده: احاديث مختلفى كه جمع بين آنها ممكن نيست، دلالت دارند كه بر پيامبر،
دروغ بستند. زنادقه، غلات و خوارج، اين احاديث را جعل كردند، و حكايت شده يكى از
آنان، وقتى از ضلالت برگشت، بارها مىگفت: ملاحظه كنيد اين احاديث را از چه كسى
مىگيريد. ما وقتى نظرى داشتيم، حديثى را بر طبق آن جعل مىكرديم. صغانى، كتابى را
به نام الدّرر الملتقط و ابنجوزى كتاب ديگرى را به نام الموضوعات در باره احاديث
مجعول نوشتهاند.[5]