اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 233
نوع مردم از آن مىفهمند. پس برفرض اين كه حمل لفظ بر ظاهر را تفسير
بدانيم، تفسير به رأى نيست. پس اخبار منع از تفسير به رأى، ظهورى در نهى از
عملكردن به ظواهر قرآن بعد از فحص در ساير ادلّه ندارد.[1]
ثالثاً:
برفرض اين كه قبول كنيم حمل لفظ بر ظاهر آن، از موارد تفسير به رأى است، اين اخبار
معارض با روايات بسيارى است كه دلالت دارد بر جواز تمسّك به ظواهر قرآن و برخى از
علما نيز در صدد جمع بين اين دو دسته روايت برآمدهاند. مرحوم فيضكاشانى روايات
نهى از تفسير قرآن را حمل بر متشابهات كرده و شامل محكمات نمىداند.[2]
مرحوم شيخطوسى نيز در مقام جمع بين اين دو طايفه اخبار، پس از تقسيم معانى قرآن
به چهار قسم، اخبار نهى از تفسير را حمل بر سه دسته كرده است: آياتى كه علم به
آنها مخصوص خداست؛ آيات مجمل كه فهمِ مرادِ تفصيلى آنها نياز به تفسير اهل بيت
دارد؛ و آياتى كه لفظ آنها مشترك ميان دو يا چند معناست و بدون مراجعه به قول
معصومين نمىتوان گفت مراد آيه، آن معناى خاص است. خلاصه در آياتى كه ظهور ندارد،
سزاوار نيست آنها را تفسير كنيم و يا تأويل ببريم. اما روايات دال بر جواز تمسّك
به قرآن را حمل بر آياتى كرده است كه ظاهرشان مطابق با معناى لغوى است و هركس عربى
بداند، معناى آيه را درمىيابد.[3] اخباريانى چون سيدنعمة الله
جزايرى و شيخيوسف بحرانى هم، اين سخن شيخ را نقل و تحسين كردهاند.[4]
در هر حال،
اخبار دال بر جواز تمّسك به ظواهر قرآن را به چند دسته مىتوان تقسيم كرد:
[1]. فرائد الاصول، ج 1، ص 142- 144؛ كفاية الاصول، ج 3، ص 211؛ فوائد
الاصول، ج 3، ص 137؛ البيان فى تفسير القرآن، ص 267.
[2]. الاصول الأصلية، ص 37. طبرسى و مقدّساردبيلى، اين رواياتى را مقدّم
داشتهاند و گفتهاند:« روايات نهى از تفسير، متروك واقع شده است»( مجمع البيان، ج
1، ص 12؛ زبدة البيان، ص 20).
[3]. تفسير التبيان، ج 1، ص 5- 7. البته به نظر مىآيد كه شيخطوسى در
دسته اوّل از آيات، مفهوم آيه را با مصداق خارجى آن خلط كرده و قسم اوّل نيز از
قسم دوم محسوب مىشود.
[4]. الأنوار النعمانية، ج 1، ص 310- 311؛ الحدائق الناضرة، ج 1، ص 32؛
الدرر النجفية، ج 2، ص 351.
اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 233