اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 122
به صغير، وسيط و كبير شهرت دارند. كتاب رجال كبير او كه در سه مجلّد
به چاپ رسيده، همواره مورد توجّه علما بوده و حواشى بسيارى بر آن زدهاند.
محمّدامين
استرآبادى (م 1036 ق)
ملا
محمّدامين استرآبادى علم اصول را از اصوليانى همچون سيّد محمّد عاملى صاحب مدارك و
دايى او صاحب معالم (م 1011 ق) فراگرفت و از مجتهدان و اصوليان بزرگ زمان خود به
حساب آمد؛ چندآن كه صاحب مدارك، در اجازهنامهاى به سال 1007 ق، او را «صاحب
فضايل علمى و كمالات اخلاقى» خواند.[1] ولى پس از عزيمت به مكّه و ده
سال شاگردى نزد ميرزا محمّد استرآبادى، چنان تحت تأثير واپسين استاد خويش قرار
گرفت كه به مخالفت با گروه مجتهدان برخاست و آثار مهمّى در اين باره برجاى نهاد.[2]
قبر وى در قبرستان ابوطالب در مكه مكرّمه، كنار قبر استادش ميرزامحمّد است.[3]
[1]. بعضى گفتهاند كه اين اجازه، اجازه اجتهاد بوده است( دائرة المعارف
الإسلامية الشيعية، ج 2، ص 222، دايرة المعارف تشيّع، ج 2، ص 7). ولى استرآبادى
خود در اين باره مىگويد:« من در آغاز جوانى در نجف اشرف، در درس سيدسند و علامه
اوحد صاحب مدارك شركت مىكردم و در علم حديث و رجال، از او استفاده كردم و ...
توانستم از او اجازه بگيرم»( الفوائد المدنية، ص 17). پس مراد از اين اجازه، اجازه
اجتهاد نبوده؛ بلكه اجازه نقل حديث بوده است و شاهد بر اين مدّعا، سخن خود
استرآبادى است كه مىگويد:« يكى از طرق روايى من، استادم صاحب كتاب مدارك است»(
همان، ص 185).
[2]. روضات الجنات، ج 1، ص 120- 122 و ج 4، ص 120؛ أدوار الإجتهاد، ص
371؛ الفوائد المدنية، ص 17- 18، 133 و 185؛ دايرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 8، ص
18؛ دانشنامه شاهى، ص 182؛ دائرة المعارف الإسلامية الشيعية، ج 2، ص 222 و ج 17،
ص 133؛ رياض العلماء، ج 2، ص 44؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 11، ص 83 و 314؛
بحارالأنوار، ج 107، ص 14 و 30؛ خاتمة مستدرك الوسائل، ج 2، ص 185- 186؛ طبقات
أعلام الشيعة، ج 5، ص 56 و 574- 575؛ تراجم الرجال، ج 1، ص 17، ش 17 و ص 311، ش
559.
[3]. صاحب لؤلؤ و غيراو، وفات ملا محمّد امين را به اشتباه در سال 1033
دانستهاند؛ چون در سال 1034 رسالهاى در نجاست خمر نوشته و براى سلطان صفى صفوى
فرستاده است( رياض العلماء، ج 5، ص 36).
اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 122