اسم الکتاب : خاطره هاى آموزنده المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 335
پيرمرد ضمن اشاره به يك قوطى حلبى شبيه قوطىهاى سوهان كه در آن چند حبّه نبات زرد رنگ به اندازه نخود پخته بود، گفت: آقا اين را مرحمت كردند من مىدهم به شما.
حدود ده دقيقه تا يك ربع ساعت آنجا مانديم و بعد حركت كرديم. پنج شش قدم كه آمديم، پدرم به من گفت: اين آقا اسمش آقا سيد كريم پينه دوز است. اين مرد از اولياى الهى است. فهميدى مقصودش از اين جمله كه گفت: آقا تشريف آوردند و از من احوالپرسى كردند چه كسى بود؟
گفتم: نه.
فرمود: مقصودش امام زمان صلوات الله عليه بود.
بعد نبات را به من داد و من آن را ميل كردم.
تأييد سند يك روايت
مورد دوم، جريانى است كه حيدر آقا معجزه (فرزند مُرشد چِلويى) برايم نقل كرد. وى گفت:
من درباره صحت اين روايت: «نَزِّهونا عن الربوبية وقولوا فينا ما شئتم»[1] كه درباره مقام اهل بيت عليهم السلام وارد شده، ترديد داشتم. مضمون اين روايت به من نچسبيده بود. نمىدانستم اين روايت از اهل بيت عليهم السلام صادر شده يا نه. در سفرى كه به عتبات داشتم، در زيارت سامرا هنگامى كه به سردابى كه امام زمانعجل الله تعالى فرجه در آنجا غايب شده است رفتم، اين سؤال از ذهنم گذشت كه اين حديث از خاندان شما صادر شده يا نه؟
[1]. متن روايت به نقل شيخ صدوق رحمه الله در كتاب الخصال( ص 614، ح 2) چنين است:« امام على عليه السلام، مىفرمايد: إياكم و الغلوّ فينا قولوا إنا عبيد مربوبون وقولوا في فضلنا ما شئتم».
اين مضمون در منابع ديگر حديثى( مانند: مختصر بصائر الدرجات، ص 59 و 203؛ الاحتجاج، ج 2، ص 233) نيز آمده است. بديهى است كه مقصود از« قولوا في فضلنا ماشئتم» به معناى جايز بودن دروغ در فضايل اهل بيت عليهم السلام نيست، بلكه مقصود اين است كه آن قدر فضايل اين بزرگواران فراوان است كه پايينتر از مقام ربوبيت، هر فضيلتى كه تصور كنى، برازنده آنهاست. درباره اين روايت و بحثها و نقدها و تفسيرهايى كه از آن شده است، ر. ك: غلوپژوهى، جهانبخش، ص 11 96.
اسم الکتاب : خاطره هاى آموزنده المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 335