ايشان مىفرمودند: در اوايل طلبگى، هنگامى كه در مدرسه فيضيه زندگى مىكردم به بيمارى ... مبتلا شدم كه نياز به عمل جراحى داشت، اما با توسل به حضرت زهرا عليها السلام شفا يافتم.
اينجانب (رىشهرى) در عالم رؤيا آية الله بهاءالدينى را ديدم كه مرا توصيه به توسل به حضرت زهرا عليها السلام مىفرمايند. اين رؤيا را با ايشان درميان گذاشتم. ايشان ضمن تصديق موضوع، فرمودند: توصيهاى كه ما به همه داريم، توسّل به آن حضرت است.
ارتباط با ارواح
فرمودند: بيش از پنجاه سال قبل[1]، [به خاطر شرايط جسمىام] آقاى خمينى به من گفت: «روزه نگير»؛ ولى من معتقد بودم كه اگر انسان براى خدا انتحار هم كند، خداوند او را حفظ مىكند. تا سال [...][2] روزه گرفتم تا اينكه ارواح[3] ... به من گفتند: ديگر نگير، تا شب نوزدهم [همين] ماه رمضان آمدند و گفتند: بگير. چند روز گرفتم؛ ولى نتوانستم ادامه دهم.
آموزندگى رفتار
رفتار حضرت آية الله بهاءالدينى بيش از گفتارش آموزنده بود؛ حُسن معاشرت، سادهزيستى، بىاعتنايى به دنيا و رعايت نهايت ادب در برخوردهاى ايشان كاملًا مشهود بود. با كهولت سن و ضعف مزاج تا موقعى كه مىتوانست به هر زحمتى بود به
[1]. تاريخ ديدارى كه اين مطلب را فرمودند 3/ 1/ 1370 است.