responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : حكمت نامه حضرت عبد العظيم الحسنى المؤلف : محمدی ری‌شهری، محمد    الجزء : 1  صفحة : 7

پيش‌گفتار

حكمت، در لغت‌

واژه «حكمت» در لغت، از ريشه «حُكم» گرفته شده است و «حُكم» به معناى «منع» است؛ زيرا حُكم و داورىِ عادلانه، مانع ظلم مى‌شود. دهنه اسب و ديگر چارپايان نيز در عربى، «حَكَمه» ناميده مى‌شود؛ چرا كه مهاركننده حيوان است و علم، در عربى، «حكمت» ناميده شده است؛ چرا كه از جهلِ عالِم، جلوگيرى مى‌كند.[1] همچنين بر هر چيز نفوذناپذيرى، صفت «مُحكَم» اطلاق مى‌گردد.[2]

آلوسى در تفسير روح المعانى، در تبيين واژه «حكمت»، از كتاب البحر جاحظ، چنين نقل مى‌كند:

دانشمندان، در معناى اين كلمه، بيست و نُه قول دارند كه برخى از آنها به هم نزديك اند. پاره‌اى از عالمان، بيشترِ اين معانى را اصطلاحى مى‌دانند كه قائل به آنها، به مصداق مهمّ «حكمت» بسنده كرده و همان را در معناى آن آورده است، وگرنه در اصل، «حكمت» از مصدر «احكام» است كه به معناى استوارى در علم و گفتار و كردار يا همه اينهاست.[3]

بنا بر اين، از منظر واژه‌شناسى، كلمه «حكمت»، حاكى از نوعى استوارى و اتقان است و به هر چيز استوار و نفوذناپذير، اعم از مادّى يا معنوى، اطلاق مى‌گردد.


[1]. ر. ك: معجم مقاييس اللّغة: مادّه« حكم».

[2]. در الصحاح( ج 5 ص 1902) در معناى« أحكَمتُ شَيئاً فَاحكِمَ» آمده است: چيزى را استوار كردم و آن هم استوار شد؛ يعنى پابرجا و محكم شد.

[3]. روح المعانى: ج 3 ص 41.

اسم الکتاب : حكمت نامه حضرت عبد العظيم الحسنى المؤلف : محمدی ری‌شهری، محمد    الجزء : 1  صفحة : 7
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست