الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرينَ، وعَرِّفهُم أنَّ اللَّهَ قَد غَفَرَ لِمُحسِنِهِم وتَجاوَزَ عَن مُسيئِهِم، إلّامَن أشرَكَ بِهِ أو آذى وَلِيّاً مِن أولِيائى، أو أضمَرَ لَهُ سوءاً؛ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَغفِرُ لَهُ حَتّى يَرجِعَ عَنهُ، فَإِن رَجَعَ وإلّا نُزِعَ روحُ الإيمانِ عَن قَلبِهِ وخَرَجَ عَن وَلايَتى، ولَم يَكُن لَه نَصيبٌ فى وَلايَتِنا، وأعوذُ بِاللَّهِ مِن ذلِكَ.[1]
دل خود جاى دهد، كه خداوند، او را مادام كه از اين كار روى برنتابد، نخواهد بخشيد. پس اگر باز گردد كه هيچ؛ وگرنه، روح ايمان از جانش خارج مىگردد، و از ولايت من بيرون مىرود، و در ولايت ما بهرهاى نخواهد داشت. من از چنين فرجامى به خدا پناه مىبرم.
[1]. الاختصاص: ص 247، بحار الأنوار: ج 71 ص 230 ح 27.