اسم الکتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور المؤلف : موتسكى، هارالد الجزء : 1 صفحة : 176
احاديث نبوى و چه روايات صحابه و تابعين- ديدگاهى مشابه با اين مطرح شده كه مىگويد «تقييد العلم»، يا ثبت و نگارش احاديث ممنوع است.
جا دارد به طرح چند نمونه از اين احاديث بپردازيم. بنا بر گواهى ابو سعيد خدرى، در حديث بسيار مشهورى در اين باره، پيامبر فرموده است. «هيچ چيزى از جانب من ننويسيد، مگر قرآن را؛ پس اگر كسى چيزى علاوه بر قرآن نوشته است بايد آن را از ميان ببرد».[1] ديگر حديث نبوى كه نقل آن به أبو هريرة مىرسد و به همين اندازه مشهور است مىگويد: «آيا مىخواهيد كتابى در كنار كتاب خدا باشد؟ كتابهايى كه امّتهاى پيش از شما را گمراه ساخت، همان كتابهايى بودند كه در كنار كتاب خدا نوشته بودند».[2] در اين حديث، اشارة ضمنى به آموزههاى شفاهى يهود- كه در آن زمان صورت مكتوب يافته بود- بسيار قابل توجه است!
مىگويند هنگامى كه از خود ابو سعيد خُدرى، صحابى معروف درخواست كتابت كردند، وى پاسخ داد:
آيا مىخواهيد از اين [نوشته] نسخههايى از قرآن را بسازيد؟ پيامبرتان عادت داشت چيزها را براى ما نقل كند (كان يُحَدّثنا)؛ پس شما [نيز] بايد آنچه از ما مىشنويد به حافظه بسپريد، درست همانگونه كه ما آنچه از پيامبرتان شنيدهايم در حافظه خود نگه داشتهايم».[3]
[222] عبيدة بن عمرو السلمانى و ابراهيم بن يزيد النخعى، هر دو از تابعين، به شاگردانى كه سخنان آنان را مينوشتند، توصيه مىكردند. «لا تُخَلِدنّ عنّى كتاباً؛ هيچ يك از سخنانى كه از من نگاشتهايد تا آخر نگه نداريد».[4]
اين گروه محدّثان در برابر ديگر محدّثانى قرار داشتند كه آشكارا اجازه نگارش سخنانشان را مىدادند. در آغاز اين اجازه منحصر به مواردى بود كه صرفاً به منظور
[1]. خطيب بغدادى، تقييد العلم، ص 29- 32؛ قس ادامه مقاله، ص 231- 232، و نمودار الف- 1.
[2]. همان، ص 33- 35؛ قس ادامه مقاله، ص 231- 232، و نمودار الف- 3.
[3]. همان، ص 36- 38؛ قس ادامه مقاله، ص 231، و نمودار ب- 1.