اسم الکتاب : تاريخ حديث شيعه« 2» المؤلف : طباطبايى، محمد كاظم الجزء : 1 صفحة : 98
عيسى در بر داشته است؛ با اين حال به نظر مىرسد انديشه اين راوى بزرگ در شكلگيرى نظام فكرى محدثان قمى تأثير خود را گذاشته است و پديدآور مكتبى شده است كه اركان سازمانى آن با هم سازگار و ميان آنها ارتباط منطقى برقرار بوده است. تأمل در ويژگيهاى يادشده مكتب حديثى قم ارتباط منطقى ميان اركان اين سازمان فكرى را روشن مىسازد. اگر حوزه حديثى قم از عقلگرايى رايج آن دوران به دليل نگرانى از غلطيدن در وادى خطرناك رأىگرايى و قياس دورى مىگزيند، از سوى ديگر با سختگيرى در پذيرش متون غلوآميز و روايات راويان ضعيف به گونهاى از نفوذ روايات ساختگى، ضعيف و آلوده به افراطگرى جلوگيرى مىكرد. معلوم نيست اگر قميان چنين سختگيريهايى نداشتند، چه بلايى بر سر مجموعه روايات شيعى اين حوزه مىآمد و آيا باز هم ما شاهد ميراث پرگوهر درخشندهاى مثل كافى بوديم يا نه؟ به ويژه آنكه حوزه حديثى قم محيطى بسته و شيعى خالص بوده و به دليل روبهرو نبودن با انتقاد ديگر نحلهها به گونهاى طبيعى در معرض چنين آفاتى، به ويژه غلو، قرار داشته است.
نكته:
عناوين ديگر مدرسه حديثى قم
مدرسه حديثى قم را مدرسه نقلى نيز ناميدهاند؛ چرا كه آنان حتى در اعتقادات، كه استناد به دليل عقلى در آن جايگاه بسيار مهمى دارد، به روايات نقلشده بسنده مىكردند؛ چنانكه اين نكته در دو اثر اعتقادى شيخ صدوق، الإعتقادات و التوحيد نيز مشاهده مىشود. پدر شيخ صدوق نيز در مقدمه كتاب فقهى خود، الرساله مىنويسد:
آنچه در اين كتاب آمده برگرفته از امامان هدايت است؛ بنابراين، متونى كه در ظاهر به معصوم نسبت داده نشده و حكمى را بيان كرده است در حقيقت روايتى است كه به صورت مرسل آمده و متن پيش روى اجتهاد، استنباط و نظر فقهى نويسنده نيست[1].