ميم. اين است همان كتابى كه در آن هيچ شكى نيست. پرهيزكاران را راهنما است.
آنان كه به غيبْ ايمان مىآورند و نماز مىگزارند و از آنچه روزىشان دادهايم، انفاق مىكنند و آنان كه به آنچه بر تو و بر پيامبرانِ پيش از تو نازل شده است، ايمان مىآورند و به آخرت يقين دارند.
ايشان از سوى پروردگارشان قرينِ هدايتاند و خود رستگاراناند.]
با سپاس بيكران به درگاه خداوند و صلوات و سلام به رسول گرامى اسلام و خاندان و عترت معظّم ايشان و پيشوايان عزيز مذهب و با درود فراوان به بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران، حضرت امام خمينى و ارواح تابناك غرور آفرينان، افتخار آفرينان، حماسه آفرينان، شهداى عزيز و تاجِ افتخارِ اين ملت شهيد پرور، معلولين و خانودههاى شهدا و با سلام و درود به عموم ملّتِ هميشه حاضر در صحنه ايران، سخن خود را شروع مىكنم.
تقوا يكى از كلماتى است كه در فرهنگ اسلامى، بسيار به كار برده شده است.
هر گاه به آثارى كه در صدر اسلام نوشته شده، مانند آيات قرآن، احاديث، ادعيه و اوراد، اشعار، خطبهها، موعظهها، نصايح و مكالماتْ مراجعه كنيم؛ مىبينيم كه كلمه تقوا در آنها بسيار به كار رفته است، تا آنجا كه شايد در هر صفحه، چندين بار كلمه تقوا و كلماتِ همخانواده آن به كار رفته باشند.
تقريباً در 242 آيه از آيههاى قرآن شريفْ كلمات تقوا، متّقى، متّقين، اتّقوا، يتّقون و امثال اينها به كار برده شده است.
امير المؤمنين عليه السلام سخنرانىهاى فراوانى در باره تقوا و صفات متّقين انجام داده است.
بعضى از اين سخنرانىها در نهج البلاغه نقل شده است.
مشهورترين سخنرانى امير المؤمنين عليه السلام در مورد صفات متقين، «خطبه متقين» نام دارد.
همّام كه از ياران آن حضرت بود، خدمت ايشان رسيد و گفت: اى امير المؤمنين! متقين را براى من توصيف كن، آنچنان كه گويى آنها را مىبينم.