من مجدداً عيد سعيد غدير خم را به همه مسلمانان ايران و جهان و همه افراد كشور و انقلابيّون و مراجع عاليقدر و مقام معظّم رهبرى و حوزههاى علميه و طلاب محترم تبريك عرض مىكنم و از خداوند مىخواهم كه انشاءالله همه ما را از دوستان و ارادتمندان حضرت على عليه السلام قرار دهد.
امروز من به نام حضرت على عليه السلام چند تذكر كوچك خدمتِ شما عرض مىكنم. زيرا وقتى ما از على عليه السلام دم مىزنيم و در باره فضيلتهاى معنوى و زهدِ او صحبت مىكنيم، بايد با او شباهت داشته باشيم.
حضرت على عليه السلام در نامه خود به عثمان بن حُنيف، به او مىفرمايد: من نمىگويم كه شما هم مثل من باشيد زيرا همه افراد نمىتوانند مانند پسر ابى طالب باشند؛ اما حد اقل بايد يك شباهتى به من داشته باشيد.
من امروز به مناسبت بزرگداشت عيد غدير، مطلبى را خدمتِ شما عرض مىكنم.
در ابتداى انقلاب، ما با جامعه نابسامانى كه به وسيله طاغوتْ معمارى شده بود، روبرو بوديم.
در آن جامعه، شهر به دو قسمتِ شمال و جنوبْ تقسيم شده بود.
در شمال شهر، خيابانها و ماشينها بسيار تميز بود و بيشترين خدمات شهرى ارائه مىشد. در جنوب شهر، فاضلاب در كوچهها جارى بود. ماشينها معمولًا قُراضه و به درد نخور بود. در آن زمان، ديدنِ يك ساختمان بزرگ در كنار يك حلبىآباد يا يك كپرنشين، يك امر عادى بود؛ ولى ما هر وقت چنين صحنههايى را مىديديم با خودمان مىگفتيم: آيا مىشود انشاءالله روزى نظام جمهورى اسلامى پياده شود و ديگر چنين صحنههاى دلخراشى وجود نداشته باشد؟
الحمد للّه پس از پيروزى انقلاب، مسئولان كشور براى حلّ مشكل فقر و دوگانگىِ موجود در جامعه، زحمتِ فراوانى كشيدهاند و وعده مىدهند كه باقى مانده اين مشكل را نيز حل كنند. ما نيز وظيفه داريم كه براى حلّ اين مشكلْ دعا كنيم. من مىخواهم در اين باره، دو نكته خدمتتان عرض كنم.
اول اين كه در برخى شهرها مانند تهران، گروه اندكى، بسيارى از امكانات را در انحصارِ خود گرفتهاند. به عنوان مثال، در تهران خانههاى با مساحتِ چهل، پنجاه و صد هزار متر مربع زمين وجود دارد كه از همه خدمات شهرى مانند آب و برق، استفاده مىكنند؛ اما تنها يك مرد با سگش در آنجا زندگى مىكند.
از طرف ديگر، در كنار همان خانههاى بزرگ، خانههاى پنجاه، شصت و هفتاد مترى وجود دارد كه سه خانواده هفت، هشت نفرى در آن زندگى مىكنند. اگر مسئولان كشور و دولتِ ما، معجزه هم بكنند و در عرضِ يك شب، همه مشكلات اقتصادى را حل كنند، باز هم نمىتوانند اين عدم توازن را برطرف نمايند.
اما قانونگذاران دلسوزِ ما مىتوانند با وضع قوانين متناسب و ساختن پاركها و ميادين و خيابانهاى وسيع براى عموم مردم از يك طرف و از طرفِ ديگر، با محدود كردنِ دايره مصرفِ ثروتمندان، مثلًا بر اساس محاسبات كارشناسانه، يك حد اكثر مساحت مجاز براى منازل شخصى تعيين كنند، و با اعمال اين دو سياست، آرام آرام جامعه را به سَمتى پيش ببرند كه همه مردم بتوانند از نعمتها و امكانات طبيعى استفاده كنند.
در كشور ما، مهاجرت روستاييان و مردم شهرهاى كوچك و افزايش جمعيت، موجب افزايش سريع جمعيتِ شهرها شده است.
بنا بر اين بايد امكانات مختلف جامعه مانند باغهاى موجود در شهرها به شيوهاى قانونى، عمومى شود تا همه مردم بتوانند از آنها استفاده كنند و اين امكانات در انحصار عدهاى