در حَجّة الوداع در اواخر مراسم حج، روزى پيامبر صلى الله عليه و آله در حالى كه در مسجد الحرام، دست خود را بر حلقه درِ كعبه نهاده بود، با صداى بلند، مردم را به سوى خويش دعوت فرمود.
مردم از هر طرف به سوى پيامبر صلى الله عليه و آله روى آوردند. ازدحام كم سابقهاى بر پا شد.
نگاه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و قيافه آن حضرت، گوياى آن بود كه ايشان مىخواهند خبر مهمّى را اعلام نمايند. از اين رو همه مردم با بىصبرىِ تمام، دور پيامبر صلى الله عليه و آله حلقه زده بودند. نفسها در سينهها حبس شده بود. همه با تمام وجود به گوش بودند كه بفهمند پيامبر صلى الله عليه و آله چه مىفرمايد.
سلمان مىگويد: «كُنْتُ اقْرَبُ النَّاسِ الَيْهِ»؛ در آن لحظه، من از همه مردم به پيامبر صلى الله عليه و آله نزديكتر بودم. پيامبر صلى الله عليه و آله شروع به سخن فرمود. در ابتدا، گريه مانع از سخن گفتنِ ايشان شد، «فَبَكى بُكاءً عالِياً»[2]؛ پيامبر صلى الله عليه و آله با صداى بلند گريه كرد. آنگاه كه حضرت آرام گرفت، مطالبى را فرمود كه من مضمون آنها را براى شما نقل مىكنم.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: مردم! وضع ديروزتان را به ياد آوريد و با امروز مقايسه كنيد.
امروز جمعيّت شما مانند گلستانِ پر گُلى است كه هيچ خار و خسى در آن وجود نداشته باشد.
بر دشمنان چيره شدهايد. نام شما بلند، حكومت اسلامى برقرار، و وضع شما خوب شده است.
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله به دوردست خيره شد و فرمود: اما بعد از من چگونه خواهيد بود؟
در آينده، چه خواهيد كرد؟ آيا سير پيشرفتِ خود را ادامه خواهيد داد؟ من از آن مىترسم كه نتوانيد موقعيّت خود را حفظ كنيد؛ در گلستانِ جامعه شما، بوتههاى خار برويد و اين همه زحمت، آرام آرام به هدر رود.
آنگاه كه زنان و مردان، جوانان، دانشمندان، دولتمردان و نيروهاى مسلح شما، فاسد و منحرف شدند، چه خواهيد كرد؟
سلمان مىگويد: من بىتابانه گفتم:
اى پيامبر خدا! آيا چنين خواهد شد؟
رسول الله فرمود: بلكه از اين هم بدتر خواهد شد. روزى مىآيد كه مستكبران بر مستضعفان غلبه مىكنند. اغنيا خون فقرا را مىمكند و كفّار بر مسلمانان مسلّط مىشوند.
سلمان پرسيد: يا رسول الله صلى الله عليه و آله! چرا كافران بر ما مسلّط مىشوند؟
آيا ضعيف و ذليل شدن ما، به دليلِ كم بودن تعداد مسلمانان است؟ آيا كمىِ تعداد مسلمانان، موجب مىشود كه كافران در آنها طمع كنند؟
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خير، در آن روز كه كافران بر شما غلبه مىكنند، تعدادتان چشمگير و فراوان است، اما بى محتوا و بى ايمان خواهيد بود؛ شخصيّت مستقلّ خود را از دست مىدهيد و چون پرِ كاهى بر امواج دريا مىشويد. آنگاه كه آبْ ساكن است، خودى نشان مىدهيد و در هنگام بحرانْ در زير امواجْ پنهان مىشويد، چنانكه گويى اصلًا وجود نداشتهايد.
در اين روايت، رسول الله صلى الله عليه و آله در سال حَجّة الوداع، آينده انقلاب را پيشبينى فرمودهاند. ما نيز بايد توجه داشته باشيم كه شرطِ حفظ و ادامه پيروزى و
[1]- ر. ك: فيض كاشانى، تفسير صافى، ج 2، جزء دوم، كتابفروشى اسلاميه، چاپ چهارم.