امروز در خطبه اول، مطالبى در باره نقش معنويت در زندگى انسانها خدمتتان عرض مىكنم. جهان هستى كه ما در آن زندگى مىكنيم، دو وجه و دو بُعد دارد؛ بُعد مادّى و بُعد معنوى. منظور من از بُعد مادّى، معناى بسيط و كوتاه آن كه تنها شامل خوراك و پوشاك و مسكن و مانند اينها شود، نيست؛ بلكه منظورم معناى گستردهترى است كه شامل همه علوم، فنون، تكنولوژىها، صنايع، فلكيّات، طبيعيات، رياضيات، اختراعات، اكتشافات، اقتصاد، زراعت و امثال اينها بشود.
زندگى انسان علاوه بر بُعد مادى كه به آن اشاره كرديم، داراى يك بُعد ديگر هم هست و آنْ بُعد معنوى، روحى، معارف، اعتقادات و مسائل اخلاقى است. مسائل اخلاقى يعنى فضيلتها و رذيلتهاى روحى كه سبب نجات يا هلاكِ انسان مىشوند.
در جنبههاى مادّىِ زندگى، غرب يعنى اروپا و آمريكا پرچمدار و پيش قراول هستند.
اگر تاريخ تمدن جهان و سير تحولات آن در شرق و غرب و تاريخ فلسفه و علم و حتى مذهب را بررسى كنيم، خواهيم ديد كه غرب از ابتدا طىّ قرنهاى متمادى در مسير زندگى مادّى، تلاشهاى بسيار فراوانى كرده است.
در اين زمينه مكتبهاى گوناگونى تأسيس كردهاند تا به اينجا كه همه مىدانيم رسيدهاند.
مسائل مادّى در عين حال كه يك واقعيت است و قسمت مهمى از زندگى انسانها و پايه تمدن بشرى را تشكيل مىدهد، مطابق هوسها و ميلهاى انسانى است. هر انسانى، خواه غربى يا شرقى، به سوى مسائل مادّى كشش دارد.
غرب از نظر مادّى و تكنولوژى، پيشرفتِ بسيار فراوانى نموده كه همگى از آن اطلاع داريم. ديگران هم زرق و برقِ زندگى مادّىِ غرب را ديدهاند و پياده و خسته و كوفته به دنبال غرب راه افتادهاند تا شايد به غرب برسند.
البته بسيار بعيد است كه آنها كه تازه بدون امكانات و يا با امكاناتِ كم، با پاهاى خسته و كوفته به دنبال غرب راه افتادهاند، در مسير امور مادّى به غرب برسند؛ زيرا غربىها هم توقف نكرده و نايستادهاند، بلكه آنها نيز با سرعتِ بسيار زياد حركت مىكنند.
شايد هفتهاى، روزى و يا ساعتى نباشد كه غرب به يك پيشرفت مادّى يا يك كشف و اكتشاف جديد دست پيدا نكند. غرب امروز به مرحله انفجارهاى علمى و امثال آن رسيده است. بنا بر اين آيا ديگران مىتوانند با طى كردن مسير غرب، روزى به آنها برسند؟!
علاوه بر اين، غرب همچنان كه خود پيشروى مىكند، دستِ ديگران را هم نمىگيرد؛ بلكه مانع بر سرِ راهِ آنها ايجاد مىكند.
اين تصويرى از زندگى و مسابقه مادّى بشر است. عدهاى در اين مسابقه به پيش تاختهاند.
عدهاى عقب ماندهاند. گروهى نيز كنار زده شدهاند. عدهاى نيز نفَس نفَسزنان به دنبال نفراتِ جلوىِ اين مسابقه مىدوند. معلوم نيست كه آيا به آنها مىرسند يا نمىرسند؟
هنگامى كه به كشورهاى غربى كه در جنبههاى مادّىِ زندگى بشر پيشتاز هستند نگاه مىكنيم، مىبينيم كه آنها علىرغم علوم، اكتشافات، تكنولوژىها و ساير دستاوردهايى كه به دست آوردهاند، يك كمبود و خلأ بزرگ دارند.
خلأ و كمبودى كه كشورهاى غربى دارند، براى آنها مشكلاتِ فراوانى مانند برخوردها، درگيرىها و بحرانهاى محلى و منطقهاى و بين المللى ايجاد كرده است. افراد در آنجا، دچار بحرانهاى روحى هستند و خانوادههاى بسيار فراوانى متلاشى مىشوند.
كشورهاى غربى هر چند از نظر مادّى پيشرفتهاى بسيار قابل تحسينى داشتهاند،