من امروز وظيفه شرعىِ خودم مىدانم كه مطلبى را خدمتِ شما عرض كنم. خدا را گواه مىگيرم كه آنچه مىگويم، باورِ قلبىِ من است و اين حرفِ من، به هيچ وجه ناشى از احساسات، دوستىها، دشمنىها و مانند آن نيست.
آن مطلب اين است كه من بيشترِ مسئولان كشور را مىشناسم و آنها را انسانهايى متعهد و مسئول مىدانم.
ما بايد از آن دسته از مسئولان كشور كه خوب عمل مىكنند، تقدير و تشكر كنيم و اگر مشكلى پيش آمد، از آنها حمايت كنيم.
اگر هم لغزشى از برخى از مسئولان كشورمان ديديم، بايد آنها را ارشاد و هدايت كنيم.
مبادا در حفظ وحدت، كوتاهى كنيم! دشمن، با قدرتِ تمام و بدون عجله، در كمينگاه به انتظارِ يك غفلت و جدايىِ ما از يكديگر نشسته است.
دشمنان ما، عجله ندارند. سالها در انتظارِ فرا رسيدنِ آن لحظه در كمين خواهند نشست.
بنا بر اين، همه ما بايد مراقبِ حفظ وحدتمان باشيم. هر كس در حدّ توانش بايد پاسدار وحدت باشد. انسان، گاه چيزهايى مىبيند كه سخت متأثر مىشود و مىترسد كه مبادا خداى ناكرده اين حركات، صدمهاى به وحدتِ ما بزند.
البته بايد معيارها، ارزشها و اصول اسلامى را در نظر بگيريم و آنها را حفظ كنيم.
[از آن گروهِ نخستين از مهاجرين و انصار كه پيشقدم شدند و آنان كه به نيكى از پىشان رفتند، خدا خوشنود است و ايشان نيز از خدا خوشنودند ...]
بنا بر اين ما نيز نبايد افراد حزب اللهى را كه در راه اسلام، زحمت كشيدهاند و خدمت كردهاند، فراموش كنيم.
برادران عزيز! اگر به مشكلِ پيچيدهاى برخورديم و نتوانستيم آن را حل كنيم، تقصيرِ آن را به گردن يكديگر نيندازيم.
نگوييم: من وظيفه خودم را خوب انجام مىدهم؛ اما آن ديگرى، بد كار كرده و او مقصر است. بخصوص افرادى را كه در سالهاى آغازينِ پس از انقلاب، آن روزى كه اين انقلاب، تنها بود و نيازِ شديد به كمك داشت، آنها سينهشان را سپر كردند و دوششان را زير بار قبولِ مسئوليت دادند و به كمكِ انقلاب آمدند، بايد اين گونه افراد را تأييد كنيم و از خداوند بزرگ براى آنها طلبِ رحمت كنيم.
هنوز برخى از آن افرادِ اوّليّه باقى هستند، زحمت مىكشند و از جانشان مايه مىگذارند.
ما نيز بايد اين افراد را تأييد كنيم. تأييد كردنِ اين افراد، يك وظيفه اسلامى و انقلابى است و انشاءالله موجب خوشنودى خداوند، پيامبر صلى الله عليه و آله و وجدانِ خودمان، خواهد شد.
انشاءالله خداوند به همه ما توفيقِ انجام وظيفه، عنايت كند!