در دنياى امروز، گاه درگيرىهايى رخ مىدهد كه انسان نمىداند چه كسى را محكوم كند. قاتل را يا مقتول را يا هر دو را؟
در برخى از حوادث جهان امروز، معلوم نيست كه چه كسى ظالم است و چه كسى مظلوم است.
در برخى از رويدادها، انسان نمىداند كه بايد خداوند را سپاس بگزارد يا طلب مغفرت كند، الحمد للّه بايد بگويد يا استغفر الله؟! به عنوان مثال، در قضيه پاناما شما چگونه قضاوت مىكنيد؟
آيه شريفهاى كه برايتان تلاوت كردم، بيانگر علت سقوط زندگى انسان است. از اين آيه شريفه مىفهميم كه اگر عمل انسان بد شود، خداوند نيكىها، طيّبها، طهارتها و پاكىها را از زندگى انسان مىگيرد و انسانْ گرفتار و حيرتزده مىشود.
به عنوان مثال در قضيه پاناما انسان نمىداند چه كسى را بايد محكوم كند. از يك طرف، به آمريكا مىگوييم: اى آمريكا! ننگ بر تو كه به يك كشور، حمله مسلحانه كردهاى و رئيس آن دولت را دستگير كردهاى و او را سرقت كرده و به كشور خودت بردهاى.
از طرف ديگر گفته مىشود كه شخصى كه آمريكا به او حمله كرده، يك قاچاقچى بين المللىِ مواد مخدر بوده است. آيا چنين شخصى قابل دفاع است؟ بنا بر اين انسان متحير مىشود و گاه آمريكا را محكوم مىكند و گاه هر دو طرف را محكوم مىكند.
چرا محاسبات مربوط به زندگى بشر، اينچنين مضطرب و سر در گم شده است؟
علت اين امر، آن است كه انسان عصر حاضر، از خداوند و عقل دور شده است. ديگر انسان از حق الهام نمىگيرد. ديگر انسان، تابع حُسن و قُبح عقلى نيست و هوا و هوس بر زندگى بشر حكومت مىكند.
من نمىخواهم بگويم كه زندگى بشر، پيش از اين، همواره حيات طيّبه بوده و به تازگى چنين پليد شده است. هميشه جنگِ خير و شر و حق و باطل وجود داشته است:
به درستى، خداوند دو دولت دارد: دولت آدم و دولت ابليس.
اما هرگز فساد و تباهى، چنين زندگى بشر را فرا نگرفته بوده است. آيه مباركهاى كه در باره عمل صالح و زندگى طيّب برايتان خواندم، معنايش آشكار است. پيامش هم روشن است. زندگى اجتماعى بشر در جهان امروز هم نمونه و مصداقى از پيام اين آيه شريفه است.
شما به انقلاب رسول اللّه صلى الله عليه و آله و عصر بعثت نگاه كنيد. عصر بعثت و دورانِ پس از آن نيز مصداق ديگرى براى اين آيه شريفه است.
در عصر بعثت، پيامبر صلى الله عليه و آله بيست و سه سال زحمت كشيد و مردم را به اعمال صالح دعوت كرد. آنگاه در حجّة الوداع با مردم سخنانى گفت كه براى ما بسيار آموزنده است.
در حجة الوداع، پيامبر صلى الله عليه و آله جلوِ درِ كعبه ايستاده بود و با دستِ خود حلقه درِ كعبه را گرفته بود.
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله با نداى بلند، مردم را فرا خواند. همه مردم حتى آنان كه در بيرون از مسجد بودند، به سوى ايشان آمدند و پيرامونِ ايشان جمع شدند.
مسجد الحرام لبريز از جمعيت شد. نفَسها در سينهها حبس شد. پيامبر صلى الله عليه و آله نگاهى به مردم كرد. جمعيت را آماده شنيدن ديد.