اين انتخابات به وسيله رسانههاى گروهى اعلان مىشود. موضوعى كه من مىخواهم در باره آن صحبت كنم، جايگاه انتخابات در اسلام است. از رسول گرامى اسلام روايت شده است كه فرمودهاند:
اى مردم! سوگند به خدا كه هيچ چيزى نيست كه شما را به بهشت نزديك كند و از آتشِ جهنم دور كند، مگر اينكه شما را به آن امر نمودم و هيچ چيزى نيست كه شما را به آتشِ جهنم نزديك كند و از بهشت دور نمايد، مگر اينكه شما را از آن، نهى نمودم.
همچنين همه ما معتقديم كه:
«انَّ لِلَّهِ فى كُلِّ مَوْضوُعٍ حُكْماً.»
به درستى خداوند براى هر موضوعى، حكمى معيّن فرموده است.
عدهاى از دشمنان و دوستان ناآگاهْ با استناد به اين مطلب و روايتى كه برايتان خواندم، مىگويند: انتخابات از ديدگاه اسلام، هيچ ارزش و اعتبار و جايگاهى ندارد.
اين عده مخالفِ انتخابات، مىگويند:
خداوند هنگامى كه مىخواست پيامبران و اوصياى آنان را تعيين كند، انتخابات برگزار نكرد. همچنين خداوند در هنگامى كه مىخواست احكامِ موضوعاتِ مختلف را تعيين كند، باز هم انتخاباتى برگزار نكرد.
اين عده مىگويند: بنا بر اين انتخابات در اسلام هيچ جايگاهى ندارد.
بخصوص ترجيح دادنِ رأى اكثريت هيچ اعتبار و ارزشى ندارد. آنها مىگويند:
انتخابات و همهپرسى، يك پديده اجتماعى است كه از خارج از مرزهاى اسلام آمده و در ميان مسلمانانْ نفوذ يافته است.
مخالفان انتخابات مىگويند: در كجاى اسلام گفته شده كه پاى صندوقهاى رأى برويد و در انتخابات و رفراندم شركت كنيد.
رأى بدهيد و رأى اكثريت، معتبر و تعيين كننده است.
شايد انگيزه كسانى كه اين گونه عليه انتخابات، شبههافكنى و تبليغات مىكنند، اين است كه اينها حوصله و انگيزه و علاقه به حضور و شركت در صحنه مسائل اجتماعى را ندارند. بنا بر اين، براى اينكه سرپوش بر نقطه ضعفِ خود بگذارند، در اصلِ مشروعيتِ انتخاباتْ شبهه مىكنند.
من در خطبه اول، در حدى كه فرصتْ اجازه مىدهد، پيرامون اين مطلب صحبت مىكنم.
در جوامع بشرى، در باره حقّ تعيين سرنوشت انسان، و اين كه خالق و صاحب و اختياردارِ انسان كيست، دو نظريه وجود دارد.
گروهى مىگويند: انسان، آزاد و مستقل آفريده شده است. هر كس اختيارِ تعيين سرنوشتِ خود را دارد. هيچ كس حقّ اعمال ولايت و سلطه نسبت به ديگرى را ندارد.
انسان، مالكِ جان و روح و مال و همه هستىِ خودش است.
اين گروه در مسائل فردى مىگويند:
هر كس اختياردار و مالكِ خودش است.
در مسائل اجتماعى هم مىگويند: خود انسانها دور هم جمع مىشوند و با قراردادهاى اجتماعى، سرنوشت اجتماعِ خود را تعيين مىكنند. اين نظريه، عقيده روسو و امثال روسو است.
اسلام نيز مىگويد: انسان موجودى آزاد، مستقل و صاحب اختيارِ خود است. خداوند