بخش عمومى و بخش خصوصى در فعاليتهاى اقتصادى كشور مشخص شود.
سهم هر كدام از آنها در فعاليتهاى اقتصادى چقدر است؟ هر يك از آنها در چه مواردى بايد فعاليت كنند؟
من اين چند مسئله را كه براى دوره بازسازى به ذهنم مىرسيد، مطرح كردم.
ممكن است يك يا چند مسئله ديگر هم به آنها اضافه شوند.
بازسازى كشور در اين مرحله، يك مسئوليت بسيار وسيع و گسترده است.
اين مسئوليت بر عهده چه كسى است؟
جاى اين مسئوليت بسيار روشن است.
آن كسى كه در همه مسائل بايد كارشناسى و محاسبه كند و لايحه تنظيم كند و به مجلس ببرد و قانونِ تصويب شده را اجرا كند، دولت و قوه مجريه است.
در اينجا، من علاقهمندم كه برادران و خواهران گرامى به يك نكته توجه كنند.
آن نكته اين است كه مشكلات بازسازى و نظاير آنها، تنها در كشور ما پيش نيامده است.
هر نظامى با اين گونه مشكلات روبرو شده است و در هر نظام حكومتى، براى حلّ اين گونه مشكلاتْ راه حلهايى متناسب با آن نظام و مبانىِ عقيدتى آن اتخاذ مىشود.
به عنوان مثال، دو نظامِ شناخته شده امروز دنيا، يكى نظام سرمايهدارى با دمكراسى آزاد و بىبندوبار غربى و ديگرى نظام سوسياليسم با سيستم برنامهريزى متمركز دولتى و ديكتاتورى شرقى است.
اگر در يك نظام سوسياليست، بخواهند نظير اين گونه مشكلات را حل كنند، بايد چه كار كنند؟ بايد فرمولى را پيش بگيرند كه با كلّ نظامْ سازش داشته باشد. اگر در يك نظام سوسيالسيت، راه حلّ غربى را بپذيرند و در پيش بگيرند، كلّ نظام به هم مىريزد همچنين در يك نظام سرمايهدارى غربى، يك راه حلّ سوسياليستى به درد نمىخورد.
اكنون ما بايد به خودمان نگاه كنيم. نظام ما چه نظامى است؟ چگونه راه حلّى به درد ما مىخورد؟ نظام، بر مبناى اصلِ «نه شرقى، نه غربى، جمهورى اسلامى» بنيانگذارى شده است.
يعنى ما در دنيا يك نظامِ سومى داريم.
ما نمىتوانيم براى حلّ مشكلاتمان راه حلهاى غربى را بپذيريم؛ زيرا نظام ما، يك نظام غربى نيست. همچنين نمىتوانيم از راه حلهاى شرقى استفاده كنيم؛ زيرا نظام ما، يك نظام شرقى هم نيست. پس ما براى حلّ مشكلاتمان، بايد چه راهى را در پيش بگيريم و برويم؟
در يك نظام اسلامى، ابتدا بايد خطوط اصلى و كادر كلّىِ نظام مشخص شود. سپس در داخل كادر نظام، راه حلّى متناسب با كلّ نظام، يافته شود. مسئوليتِ تعيين خطوط اصلى و اصول عقيدتىِ نظام بر عهده چه كسى است؟
بر عهده رهبر است.
البته ما در قانون اساسىِ خود، خطوط كلى و اصول نظاممان رانوشتهايم و كادرش را مشخص كردهايم. اما قانون اساسى تنها يك نوشته است. اكنون ما براى اولين بار مىخواهيم اصولى را كه خبرگان در قانون اساسى نوشتهاند، پياده كنيم. بنا بر اين بايد بسيار دقت كنيم كه دچار افراط يا تفريط، تندروى يا كندروى و شرق گرايى يا غرب گرايى نشويم.
ما بايد بسيار مواظب باشيم كه در اصول و مبانىِ عقيدتى خودمان استوار و ثابت قدم باشيم و نلغزيم. رهبر نظام اسلامى، مسئول مراقبت بر رعايت اصول نظام اسلامى در مرحله اجرا است.
همچنان كه حضرت امام اخيراً فرمودند، خطوط كلى بازسازى بايد در هيئت رؤساى سه قوّه بررسى شود. سران سه قوه بايد خطوط كلىِ بازسازى را تعين كنند و