شهادت عزيزانشان را مىدهند، به جاى سوگوارى، به يكديگر تبريك مىگويند و افتخار مىكنند كه فرزندشان در راه دفاع از دين خدا و سرزمين اسلامى، به شهادت رسيده است. اگر فرزند ديگرى هم داشته باشند، او را به جاى شهيدِ عزيزشان به جبهه مىفرستند تا پرچم شهدا بر زمين نمانَد.
در اين روزهاى فتح مبين، درود و سلام و خضوع خود را به امّتِ هميشه در صحنه، رزمندگان خطوط مقدّم جبههها و خدمتگزارانِ پشت جبهه تقديم مىكنم.
خدايا صلوات و سلام خود را بر همه آنها نازل فرما! (آمين حاضران)
در اين روزها، شايسته است كه به مناسبت سالگرد شهادت نابغه بزرگ، انسان والا، مرحوم مغفور آيت اللّه [سيد محمدباقر] صدر و خواهر ارجمندش[1]، يادى از ايشان بنمايم.
شهيد آيت اللّه صدر و خواهر ارجمندش، اگر در تاريخ بى نظير نباشند، حتماً كم نظير هستند.
اين نابغه شهيد، همراه خواهر وفادارش، به دستِ آن عنصر پليد جنايتكار و ضدّ بشر به شهادت رسيدند. لعنت خداوند بر آن عنصرِ ناپاك باد كه با شهيد كردنِ آيت اللّه صدر، علم و فضيلت را كُشت و چهره ضدّ بشرىِ خود را آشكارتر ساخت.
اين عنصر ضدّ بشر، روزى دانشمندان ربّانى همچون آيت اللّه صدر را به شهادت مىرسانَد و روزى ديگر هزاران مرد و زنِ غير نظامىِ بى پناه را در سرماى زمستان، در حال بارش برف، در بيابانهاى مرزى رها مىكند تا از سرما و گرسنگى بميرند.
روزى ديگر در سوريه آتشافروزى مىكند تا مزدورىِ بى قيد و شرط خود را براى اربابانش اثبات كند. مرگ و عار بر تو اى قاتل و اى چهره منحوس!
از مرحوم آيت اللّه صدر نقل مىكنند كه فرموده بود: من بايد براى بيدارى امّت عراق و نجات كشور عراق، خون بدهم. شايد منظور ايشان هديه كردنِ خون خود و شهادت خودشان بوده است؛ اما فكر نمىكنم منظور ايشان از اين عبارت، شهادت خواهرش هم بوده باشد.
امروز در باره برخى تعهدات و وظايف امّت و امام، مردم و رهبرى يا حكومتِ نظام اسلامى، صحبت مىكنم. در اين عرايضم از چند جمله كوتاه مولى امير المؤمنين عليه السلام استمداد و الهام مىجويم. ايشان فرمودهاند:
[مردم! مرا بر شما حقى است و شما را بر من حقى. بر من است كه خيرخواهى از شما دريغ ندارم و حقى را كه از بيت المال داريد، بگزارم، شما را تعليم دهم تا نادان نمانيد، و آداب آموزم تا بدانيد. اما حق من بر شما اين است كه به بيعتْ وفا كنيد و در نهان و آشكارا، حقّ خيرخواهى ادا كنيد. چون شما را بخوانم، بياييد و چون فرمان دهم بپذيريد و از عهده بر آييد.]
پس از جنگ نهروان، در نُخيله كوفه، علىّ بن ابى طالب عليه السلام اين عبارات را بيان فرمودهاند. اين جملات، بيانگر وظيفهها و مسئوليتهاى متقابل مردم و رهبر، امام و امّت در مقابل يكديگر است.
[1]-/ شهيد« بنت الهدى صدر»، نويسنده فاضل ودانشمند و مبارز عراق در دوران معاصر.
[2]- نهج البلاغه، ترجمه سيد جعفر شهيدى، شركت انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ ششم، ص 35.