امرى رايج است. در چين، مدتها براى چين بعد از مائو، تمرين و زمينهچينى مىكردند.
همچنين در ساير جاها. اين مسئله آن قدر در بين كشورهاى مختلف مرسوم است كه نياز به ذكر شواهد گوناگون آن نيست.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به امر پروردگار مدتها براى جامعه مسلمانان بعد از خود و تعيين وصىّ براى خود كار كرده است. نقطه اوجِ اين تلاش پيامبر صلى الله عليه و آله در روز عيد غدير و در خطبه غدير بوده است وگر نه از روزهاى اولِ بعثت تا آخرين روزهاى حيات پيامبر صلى الله عليه و آله، ايشان در گفتار و كردار خود به اين مسئله توجه مىكردهاند.
ابن اثير در كتاب كامل مىنويسد: هنگامى كه در اوايل بعثت، آيه:
نازل شد، پيامبر صلى الله عليه و آله بستگان خويش را به اسلام دعوت كرد و به آنها فرمود: اولين كسى كه مسلمان شود و با من بيعت كند، او خليفه و وصىّ من است.
حضرت على بن ابى طالب عليه السلام در آن جلسه اظهارِ اسلام كرد. ابو جهل به حضرت ابو طالب با طعنه گفت: ابو طالب! نانت در روغن افتاد. پسرِ برادرت پيامبر شد و پسرِ خودت هم وصىّ او شد. تو ديگر غمى ندارى! اين جريان مربوط به اوايل بعثت است.
آن دسته از مفسرين قرآن كه مسئله غدير و انتخاب وصىّ از جانب پيامبر صلى الله عليه و آله براى آنها حل نشده است، وقتى به تفسير آيه:
گفتهاند: عدهاى از مؤمنين همواره در مدينه و بيرون از مدينه، پيامبر صلى الله عليه و آله را حفاظت و حراست مىكردند.
در يكى از جنگها، پيامبر در خيمه خود در بسترِ خويش دراز كشيده بود. وقتى اين آيه نازل شد، پيامبر صلى الله عليه و آله سرش را از خيمه بيرون كرد و ديد دو سه نفر در آنجا نگهبانى مىدهند تا پيامبر صلى الله عليه و آله را از خطراتِ احتمالىِ خائنان و تروريستهاى دشمن حفظ كنند.
پيامبر صلى الله عليه و آله به آنها فرمود: برويد بخوابيد.
بعد از اين ديگر لازم نيست از من پاسدارى كنيد. گفتند: با وجود اين همه خطر، چطور ما برويم بخوابيم؟ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود، اكنون اين آيه نازل شد:
و خداوند فرمود: از اين پس ديگر نيازى به محافظتِ ديگران از تو نيست. من خودم تو را محافظت مىكنم. بنا بر اين رسول الله هم محافظان را مرخص كرد.
حتى اگر انسان آيه «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» را با زورِ زياد و با هزار توجيه، اين گونه معنا كند، عبارتِ «بَلِّغْ ما انْزِلَ الَيْكَ» (آنچه را به تو نازل شده، تبليغ كن) را چگونه معنا مىكند؟ عبارتِ «وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»[5] (اگر چنين نكنى، امر رسالتِ او را