همچنين اين ايامْ مصادف با روز مبارك پاسدار است. انتخاب نام و عنوان «پاسدار» براى اين عزيزان، كاملا درست و شايسته بوده است. اينها به راستى پاسدار اسلام و انقلاب و قرآن و ايران هستند و با جان و هستىشان از كيان اسلام و انقلاب دفاع مىكنند. خداوند انشاءالله به همه پاسداران عزيزِ ما توفيق عنايت فرمايد.
همه ما مسئله حج و آن تظاهراتِ با شكوه را به ياد داريم. آن راهپيمايى عظيم، پشتِ استكبار را لرزاند و مركز و تاج و تختِ استكبار را به لرزه در آورد. استكبار جهانى وحشتزده شد و دست به جنايتى زد كه آبرويش را در دنيا از دست داد.
آل سعود از زمانى كه جنايت مكه را مرتكب شدهاند، تلاش مىكنند كه آبروى از دست رفته خود را باز گردانند.
اما مگر باز مىگردد؟! مگر دنيا مىتواند رسوايىِ به تير بستنِ چهارصد نفر حاجىِ احرام پوشِ بى سلاح را كه در راه خدا، صداى برائت از كفار را بلند كردند، به فراموشى بسپارد؟
آل سعودِ جنايت پيشه مرتب كنفرانس بر پا مىكند و دستِ گدايى به اين طرف و آن طرف دراز مىكند تا آبروى خود را ترميم كند. اخيراً در مصر، رئيس جامع ازهر و چند آخوند مزدور را پيدا كرده كه فتوا دادهاند كه تظاهرات و شعار دادن در حج حرام است.
مىدانيد معناى اين فتوايى كه اينها دادهاند چيست؟ اينها با اين فتوا بر دويست سال تاريخ صدر اسلام، خط بطلان كشيدند. در دويست سالِ اوّليّه پيدايش اسلام كه پيامبر صلى الله عليه و آله، على عليه السلام، خلفا، صحابه و تابعين در آن زندگى مىكردند، مكه مركز ثقلِ سياست بود.
معناى اين فتواى ضدّ اسلامى، اين است كه هم پيامبر صلى الله عليه و آله مرتكب حرام شده و هم على و حسن و حسين و هم عُمَر و ساير خلفا و صحابه و تابعين؛ زيرا همه آنها در مكه فعاليتهاى سياسى مىكردهاند. پس همگى مرتكب حرام و معصيتِ خداوند شدهاند! رسوايىِ اين فتوا بى انتها است.
مگر تاريخ صدر اسلام يك جمله يا يك صفحه يا يك كتاب است كه اينها بتوانند اين گونه آن را تحريم كنند و بر آن خط بطلان بكشند؟ بسيار وقيحانه است كه انسان همه رهبران صدر اسلام را زير سؤال ببرد و بگويد همه اينها مرتكب حرام و معصيت شدهاند.
حتى بنا بر مبناى آنها، خداوند هم كه آيه «بَرائَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ...»[1] را نازل كرده و دستور داده است كه در مسجد الحرام تلاوت شود، العياذ باللّه با اين مبناى غلط و رسواى آل سعود و آخوندهاى دربارى آن، حتى خداوند هم با انزال اين آيه، مرتكب فسوق و جدال شده است.
اگر برائت از مشركين، جدال است، خداوند كه خود فرموده: «لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِى الْحَجِّ»[2]، به چه مناسبت دستور داده است كه نداى «بَرائَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ...»[3] در مسجد الحرام بلند شود؟
در سال گذشته، كنفراس به اصطلاح اسلامىِ شاه حسين در اردن برگزار شد.
چهل كشور اسلامى نمايندگان خود را به اين كنفرانس فرستادند. اين نمايندگان، كشتار بى وقفه مردم فلسطين را نديدند. به خاك و خون كشيده شدن مردمِ بى دفاعِ حلبچه توسط صدام را نديدند.
آنها تحميل جنگ از سوى صدام به ايران را نديدند. تسلط يهودىها بر مسلمانان دنيا را نديدند. نابودى مسلمانان دنيا و غارتِ معادن و ثروتهاى آنها توسط آمريكا را نديدند.