چند ماه پيش، من گفتم: اگر ما فرهنگ عمومىِ اسلام را در جامعه خود پياده كنيم، به هدفمان رسيدهايم اما متأسفانه هنوز نتوانستهايم اين كار را انجام دهيم و تنها توانستهايم فرهنگ جبهه و جهادمان را اسلامى كنيم. امروز من مىخواهم آن حرفم را كمى تصحيح كنم.
امروز فرهنگ اسلامى در سطحِ خيلى بالا در سطح جامعه ما پياده شده است. اگر حوادثى مانند حمله صدام و تهاجم آمريكا، براى مسلمانان صدر اسلام پيش مىآمد، چه كارى بهتر از عملكردِ ملتِ ما انجام مىدادند.
اگر ما بگوييم اين فرهنگ ملت ما، اسلامى نيست پس فرهنگ اسلامى كدام است؟!
درود بر شما! اى مردم شهيد پرورِ آگاه و انقلابىِ ايران! رحمت خداوند بر شما باد! شما بسيار خوب، اسلام و ايمان و مقاومت و فداكارىتان را به مردمِ دنيا نشان داديد.
دنيا امروز به ما خيره شده است تا ايران را بشناسد و روابطش را با ما تنظيم كند.
بعضى از كشورهاى دنيا، كمى دير فهم هستند؛ اما كم كم دارند ايران را به طور صحيح مىشناسند.
فرانسه به اين فكر افتاده است كه روابطش را با ما به طور درست، تنظيم كند. چرا؟
چون حضرت امام مدتى در كشور فرانسه مهمان بود، ما سفارت فرانسه را گلباران كرديم و اين همه تسهيلات براى آنها قائل شديم؛ اما آنها طلبِ ما را به ما ندادند و پولِ ما را بلوكه كردند.
فرانسه بىدريغ به دشمنِ مهاجمِ ما سلاح داد؛ اما به ما حتى سلاحهاى دفاعى هم نداد. دشمنان داخلىِ ما را جا داد و در آنجا عليه ما فعاليت كردند. اكنون هم به دنبالِ آمريكا، راه افتاده و به خليج فارس آمده است.
فرانسه اخيراً به اين فكر افتاده كه چه نفعى از مقابله با ايران مىبَرَد؟ در نتيجه، فرانسه به فكرِ تجديد نظر در روابطش با ايران افتاده است.
ما مخالفتى با تنظيم جديد روابط و اصلاحِ روابط با فرانسه نداريم. ما بارها اعلام كردهايم كه خواهان امنيت، صلح و صفا، بر اساس عدالت هستيم. ما زير بار قلدرى و ستم نمىرويم. مزاج ما زور را هضم نمىكند؛ عكس العمل نشان مىدهد.
اگر فرانسه مىخواهد جنگِ سفارتخانهها را تمام كند، ما هم مخالفتى نداريم.
اگر در ساير قسمتها هم مىخواهد روابط را بر اساس حق و عدالت، عادى كند، ما هم موافقيم؛ اما وقتى مىتواند بگويد:
من مىخواهم روابطم را بر اساس حق و عدالت تنظيم كنم كه زنجيرش را كه به پاى آمريكا بسته و به دنبال او به خليج فارس آمده است، تنظيم كند.
دنياى استكبار تا احساس كرده است فرانسه مىخواهد در روابطش با ايران، تجديد نظر كند، از طرف تاچر و ريگان و ... به فرانسه فشار مىآورند؛ يكى از اين طرف، يكى از آن طرف. هر كدام بهانهاى مىآورند.
يكى مىگويد: خليج، ديگرى مىگويد:
گروگانها و ... به نظر ما، اين دانههاى به هم پيوسته زنجير استكبار، مستقل از يكديگرند.
چرا فرانسوىها كه تا ديروز در مقابلِ شما ژست گرفته بودند، امروز به فكرِ تجديد روابط افتادهاند؟ آيا دليلِ آنْ چيزى غير از آمادگى، مقاومت، غير قابل نفوذ و تسخير بودن و سازش ناپذير بودن و حضورِ شما در صحنه است؟
مقاومتهاى شما، انشاءالله ثمرات بسيار بزرگى را به بار خواهد آورد.
من از همه مردمى كه براى شركت در مراسم اعزام سپاه به جبههها و مانور بسيج،