[خدا با كسانى است كه مىپرهيزند و كسانى كه نيكى مىكنند.]
بندگان خدا! تقوا داشته باشيد. تقواى فكرى، روحى، عملى، مالى و سياسى داشته باشيد. نور تقوا بايد به همه زواياى زندگىِ شما بتابد و همه كيان و زندگى و متعلّقات و مرگِ شما، بايد در زير تابش نورِ تقوا قرار گيرند.
اگر مىخواهيم خدا با ما و همراهِ ما باشد، در همه حركات و سكناتِ ظاهر و باطن، موازين تقوا را رعايت كنيم.
در اين خطبه، مسئلهاى را مطرح مىكنم كه با وجود اهميت و ضرورتِ فراوانش، متأسفانه يك مسئله فراموش شده بود. جريان كشتار ظالمانه و بىرحمانه آل سعود در مكه، مسئله فراموش شدهاى را دوباره در افكار زنده كرده و آن، مسئله اداره مسجد الحرام و مدينة الرسول است.
مسلمانان جهان با وجود همه اختلافات فكرى و مذهبى، در قبله با يكديگر وحدت دارند. بنا بر اين قبل از هر چيز بايد به اين موضوع فكر كنند كه اين تجلىگاهِ وحدتِ آنان بايد چگونه اداره شود.
گاهى اوقات اين موضوع در نوشتهها و گفتارها مطرح مىگرديده است اما بَعد مانند هر موضوع و حادثه جارى، به فراموشى سپرده مىشده است. انشاءالله اين دفعه فراموش نشود.
مكه و مدينه، داراى چند بُعد هستند.
يكى از ابعادِ آنها، مسئله حج و عمره و زيارت قبر پيغمبر صلى الله عليه و آله و آداب و رسومِ عبادتِ آنجا است. بُعد ديگر مكه و مدينه، مسئله مَشاهدِ آنجا مانند عرفات، مِنى، مَشعر، مسجد و حرم است.
بُعد سوم مكه و مدينه، مسئله اداره اينها است. من اكنون در باره بُعد اول و دوم صحبت نمىكنم و موضوع صحبت من، بُعد سومِ مكه و مدينه است.
ترديدى در اين نيست كه مكه و مدينه اگر خانه اوّلِ ما نباشد، خانه دومِ ماست.
با اينكه حق اين است كه بگوييم: مكه و مدينه خانه اوّلِ ماست؛ زيرا كعبه، خانه و جايى است كه منِ مسلمان، بايد به نام او دنيا بيايم و به نامِ او از دنيا بروم.
زندگى من و تار و پودِ هستىِ من، با سرنوشتِ اين خانه پيوند خورده است.
در نماز بايد رو به سوى اين خانه بايستم و در قبر هم بايد رو به سوى اين خانه دفن شوم.
اين خانه در زندگىِ ما چنين اهميتِ فراوانى دارد. بيش از يك ميليارد مسلمان در تمام دنيا، چنين علاقه و وابستگىاى به اين خانه دارند.
خانه كعبه از پيش از اسلام، مورد بحث بوده كه چه كسى آن را اداره كند. قبل از اسلام، هر كس زورش بيشتر بوده، اداره خانه را به دست مىگرفت و همواره قبايل مختلف بر سرِ در دست گرفتنِ اداره كعبه، با يكديگر نزاع مىكردند.
سپس براى كاهش نزاع بر سر اداره خانه كعبه، آن منصب را به چند سِمَت تقسيم كردند و منصبهاى كليددارى، مهماندارى، آب دادن و تعمير مسجد را به وجود آوردند و اين سِمتها را بين قدرتمندان و متنفّذين تقسيم كردند.
در دوران پيش از اسلام، فقط در دورههاى بسيار كوتاهى اداره اين خانه عزيز در دستِ آدمهاى وارسته بوده است.
در نظام جاهلى، كليددارىِ مكه در دستِ فردى معتاد به شرابخوارى بود.